
بشارت به طرفداران انجیل کامیابی
صبح یک روز زمستانی که هوا صاف بود، من در کافی شاپ مورد علاقه خود نشسته بودم و کتاب مقدس می خواندم و یادداشت بر می داشتم. مردی که از کنار میز من عبور کرد، متوجه شد که من کتاب مقدس می خوانم و شروع به صحبت کردن نمود. او گفت که عضو کلیسای بزرگی […]