بشارت & انجیل
ایمان آوردن، تبدیل جان- خدا و تمامی وجود فرد
از کتاب پیدایش تا آخر کتاب مکاشفه، آیات کتاب مقدس به وضوح بیان میکند که ایمان آوردن لازمه تجربه شخصیِ نجات و شناخت خدا می باشد. تا زمانیکه از گناه خود روبرنگردانده و به خدا رو نکنیم، تا زمانیکه از رویِ تجربه ندانیم که کتاب مقدس ختنه قلب به صورت روحانی و ماوراء الطبیعه را چگونه توصیف می کند، خدا را به صورت نجات دهنده نخواهیم شناخت و تحتِ داوری و خشم او باقی می مانیم. (تثنیه ۳۰ : ۶ {و یهُوَه خدایت دل تو و دل ذریت تو را مختون خواهد ساخت تا یهُوَه خدایت را به تمامی دل و تمامی جان خود دوست داشته، زنده بمانی.}؛ رومیان ۲ : ۲۵- ۲۹{۲۵ زیرا ختنه سودمند است هرگاه به شریعت عمل نمایی. اما اگر از شریعت تجاوز نمایی، ختنه تو نامختونی گشته است. ۲۶ پس اگر نامختونی، احکام شریعت را نگاه دارد، آیا نامختونی او ختنه شمرده نمیشود؟ ۲۷ و نامختونی طبیعی هرگاه شریعت را بجا آرد، حکم خواهد کرد بر تو که با وجود کتب و ختنه از شریعت تجاوز میکنی. ۲۸ زیرا آنکه در ظاهر است، یهودی نیست و آنچه در ظاهر در جسم است، ختنه نی. ۲۹ بلکه یهود آن است که در باطن باشد و ختنه آنکه قلبی باشد، در روح نه در حرف که مدح آن نه از انسان بلکه از خداست})، (افسسیان ۲: ۱-۳{۱ و شما را که در خطایا و گناهان مرده بودید، زنده گردانید، ۲ که در آنها قبل، رفتار میکردید بر حسب دوره این جهان، بر وفق رئیس قدرت هوا یعنی آن روحی که الحال در فرزندان معصیت عمل میکند. ۳ که در میان ایشان، همه ما نیز در شهوات جسمانی خود قبل از این زندگی میکردیم و هوسهای جسمانی و افکار خود را به عمل میآوردیم و طبعاً فرزندان غضب بودیم، چنانکه دیگران.}).
چنانکه تام شِرِینر در دو مقاله خود در یادداشتهای نُه علامت شرح داده، ضرورتِ ایمان آوردن در سراسر کتاب مقدس تعلیم داده شده است. شاید این مسأله، عنوان مرکزی کتاب مقدس نباشد، اما قطعاً پایه و اساسی برای کلّ داستان بازخرید وفدیه می باشد، بخصوص در رابطه با اینکه برای قوم خدا چگونه فدیه پرداخت شده است . بدون ایمان آوردن، ما نمی توانیم خدا را به شکل نجات دهنده بشناسیم، تجربه آمرزش گناهان را داشته و وارد پادشاهی خدا و سلطنتِ نجات بخش او شویم.
اما ممکن است هنوز این سؤال پرسیده شود که چرا ایمان آوردن ضروری است؟
مفهوم کتاب مقدسی ایمان آوردن در مقابل مفهوم محبوبیت
پیش از آنکه به این سؤال پاسخ دهیم، باید این نکته را روشن کنیم که ما درباره “ایمان آوردن” به صورت احساس محبوبیت و مردم پسند صحبت نمی کنیم، بلکه از نظر کتاب مقدس آن را بررسی می کنیم. فرقِ میان این دو چیست؟
اگر شما در گوگل کلمه ” ایمان آوردن روحانی” را جستجو کنید، مطلب شایان توجه، چیزی شبیه به این خواهد بود: ایمان آوردن ” پذیرش مذهب تازه” یا ” درونی کردن یک سیستم باور و اعتقادی تازه” می باشد. این تعاریف ” ایمان آوردن” را به عنوان یک تغییر در فکر و دیدگاه شخص می بیند که اکثر اوقات، شخص را اساساً به همان شکلِ قبلی رها می کند. این ایمان آوردن به مسیح نیست.
بلکه ایمان آوردن به مسیح وابسته به کارِ عظیم و ماوراء الطبیعه خدای تثلیث در زندگی مردم می باشد. در ایمان آوردن، خدا مردم را از مرگ روحانی به حیات می آورد. این کار به آنها توانایی می دهد که از آنچه پیش از آن دوست داشتند، از گناهانشان و سرکشی علیه خدا متنفر شوند، به مسیح رو کرده و به او ایمان آورند.
سه حقیقتی که زیربنا ولازمه ایمان آوردن می باشد
چرا درک مفهومِ ایمان آوردن کاملاً ضروری است؟ سه حقیقت اساسی، زیر بنای تعلیم کتاب مقدسی درباره ایمان آوردن است و به ما کمک می کند که ببینیم چرا ایمان آوردن در کتاب مقدس، الهیات و اعلام انجیل بسیار اهمیت دارد.
اجازه بدهید تأکید کنم که این سه حقیقت کاملاً به هم مربوط می باشند. شخص بدون درک درستی از این حقایق، به درستی نمی تواند تعلیم کتاب مقدس درباره ایمان آوردن را درک کند. حقایقی که به سادگی به ما یادآوری می کنند که باورهای الهیاتی ما متقابلاً به یکدیگر وابسته می باشند. درک اشتباه از یک موضوع الهیاتی، به شدّت موضوعات دیگر را تحت تأثیر قرار می دهد، و قطعاً این مسأله در رابطه با درک ما از مفهوم ایمان آوردن هم صحت دارد.
مشکل انسان
اولین حقیقت اساسی و تعلیم کتاب مقدسی که ایمان آوردن را اساس و معنا می بخشد، دیدگاه کتاب مقدس درباره مشکل انسان است. اگر چه انسان به شباهت خدا آفریده شده، پس دارای ارزش و اهمیتی باورنکردنی می باشد، اما در آدم، بر ضدّ خالق خود طغیان و سرکشی کردیم و در نتیجه گناهکارانی شدیم که مورد خشم خدا قرار گرفتیم ( پیدایش ۳{ ۱ مار که از تمام حیواناتی که خداوند ساخته بود حیلهگرتر بود، از زن پرسید: «آیا واقعاً خدا به شما گفته است که از هیچ یک از میوههای درختهای باغ نخورید؟» ۲ زن جواب داد: ما اجازه داریم از میوه تمام درختهای باغ بخوریم. ۳ به غیر از میوه درختی که در وسط باغ است. خدا به ما گفته است که از میوه آن درخت نخورید و حتّی آن را لمس نکنید مبادا بمیرید. ۴ مار جواب داد: «این درست نیست. شما نخواهید مرد.» ۵ خدا این را گفت زیرا میداند وقتی از آن بخورید شما هم مثل او خواهید شد و خواهید دانست چه چیز خوب و چه چیز بد است.» ۶ زن نگاه کرد و دید آن درخت بسیار زیبا و میوه آن برای خوردن خوب است. همچنین فکر کرد چقدر خوب است که دانا بشود. بنابراین از میوه آن درخت کند و خورد. همچنین به شوهر خود نیز داد و او هم خورد. ۷ همین که آن را خوردند به آنها دانشی داده شد و فهمیدند که برهنه هستند. پس برگهای درخت انجیر را به هم دوخته خود را با آن پوشاندند.۸ عصر آن روز شنیدند خداوند در باغ راه میرود. پس خود را پشت درختان پنهان کردند. ۹ امّا خداوند آدم را صدا کرد و فرمود: «کجا هستی؟» ۱۰ آدم جواب داد: «چون صدای تو را در باغ شنیدم ترسیدم و پنهان شدم زیرا برهنه هستم.»۱۱ خدا پرسید: «چه کسی به تو گفت برهنه هستی؟ آیا از میوه درختی که به تو گفتم نباید از آن بخوری خوردی؟»۱۲ آدم گفت: «این زنی که تو اینجا نزد من گذاشتی آن میوه را به من داد و من خوردم. »۱۳ خداوند از زن پرسید: «چرا این کار را کردی؟» زن جواب داد: «مار مرا فریب داد که از آن خورد م.» ۱۴ سپس خداوند به مار فرمود: «چون این کار را کردی از همه حیوانات ملعونتر هستی. بر روی شکمت راه خواهی رفت و در تمام مدّت عمرت خاک خواهی خورد. ۱۵ در بین تو و زن کینه میگذارم. نسل او و نسل تو همیشه دشمن هم خواهند بود. او سر تو را خواهد کوبید و تو پاشنه او را خواهی گزید. »۱۶ و به زن فرمود: «درد و زحمت تو را در ایّام حاملگی و در وقت زاییدن بسیار زیاد میکنم. اشتیاق تو به شوهرت خواهد بود و او بر تو تسلّط خواهد داشت. »۱۷ و به آدم فرمود: «تو به حرف زنت گوش دادی و میوهای را که به تو گفته بودم نخوری، خوردی. به خاطر این کار، زمین لعنت شد و تو باید در تمام مدّت زندگی با سختی کار کنی تا از زمین خوراک به دست بیاوری. ۱۸ زمین خار و علفهای هرزه خواهد رویانید و تو گیاهان صحرا را خواهی خورد. ۱۹ با زحمت و عرق پیشانی از زمین خوراک به دست خواهی آورد تا روزی که به خاک بازگردی، خاکی که از آن به وجود آمدی. تو از خاک هستی و دوباره خاک خواهی شد. »۲۰ آدم اسم زن خود را حوا گذاشت چون او مادر تمام انسانهاست. ۲۱ خداوند از پوست حیوانات برای آدم و زنش لباس تهیّه کرد و به آنها پوشانید. ۲۲ پس خداوند فرمود: «حال آدم مثل ما شده و میداند چه چیز خوب و چه چیز بد است. مبادا از درخت حیات نیز بخورد و برای همیشه زنده بماند.»۲۳ بنابراین خداوند او را از باغ عدن بیرون کرد تا در روی زمین که از آن به وجود آمده بود به کار زراعت مشغول شود. ۲۴ خداوند، آدم را از باغ عدن بیرون کرد و فرشتگان نگهبانی در طرف شرق باغ عدن گذاشت و شمشیر آتشینی که به هر طرف میچرخید در آنجا قرار داد تا کسی نتواند به درخت حیات نزدیک شود. }؛ رومیان ۵ : ۱۲- ۲۱{ ۱۲ گناه به وسیلۀ یک انسان به جهان وارد شد و این گناه مرگ را به همراه آورد. در نتیجه، چون همه گناه کردند مرگ همه را در بر گرفت. ۱۳ قبل از شریعت گناه در جهان وجود داشت اما چون شریعتی در بین نبود گناه به حساب آدمیان گذاشته نمیشد. ۱۴ با وجود این باز هم مرگ بر انسانهایی که از زمان «آدم» تا زمان موسی زندگی میکردند حاکم بود حتّی بر آنانی که مانند «آدم»، از فرمان خدا سرپیچی نکرده بودند. آدم نمونۀ آن کسی است که قرار بود بیاید. ۱۵ اما این دو، مثل هم نیستند، زیرا بخشش الهی با گناهی که به وسیلۀ آدم به جهان وارد شد قابل مقایسه نیست. درست است که بسیاری به خاطر گناه یک نفر مردند اما چقدر بیشتر فیض خدا و بخششی که از فیض آدم ثانی یعنی عیسی مسیح ناشی شده به فراوانی در دسترس بسیاری گذاشته شده است. ۱۶ همچنین نمیتوان آن عطیۀ خدا را با نتایج گناه یک نفر یعنی «آدم» مقایسه کرد، زیرا در نتیجه آن نافرمانی، انسان محکوم شناخته شد، حال آنکه بخشش خدا پس از آن همه خطایا موجب تبرئه انسان گردید. ۱۷ به سبب نافرمایی آن یک نفر و به خاطر او مرگ بر سرنوشت بشر حاکم شد، اماچقدر نتیجه آنچه آن انسان دیگر یعنی عیسی مسیح انجام داد بزرگتر است! همۀ کسانی که فیض فراوان خدا و عطیۀ رایگان نیکی مطلق او را دریافت دارند به وسیلۀ مسیح در زندگانی حکومت خواهند نمود. ۱۸ پس همان طور که یک گناه موجب محکومیت همۀ آدمیان شد یک عمل کاملا نیک نیز باعث تبرئه و حیات همه میباشد ۱۹ و چنانکه بسیاری در نتیجۀ بی اطاعتی یک نفر، گناهکار گشتند به همان طریق بسیاری هم در نتیجۀ فرمانبری یک نفر، کاملا نیک محسوب خواهند شد. ۲۰ شریعت آمد تا گناهان را افزایش دهد اما جایی که گناه افزایش یافت فیض خدا به مراتب بیشتر گردید. ۲۱ پس همان طور که گناه به وسیلۀ مرگ، انسان را تحت فرمان خود در آورد فیض خدا نیز به وسیلۀ نیکی مطلق فرمانروایی میکند و ما را به وسیلۀ خداوند ما عیسی مسیح به حیات جاویدان هدایت میکند.}).
وقتی کتاب مقدس درباره انسان و گناه ، به عنوان گناهکار صحبت می کند، آن را به عنوان یک مشکل کوچک نمی بیند. این چیزی نیست که بتوان با کمک خود فرد، تحصیلات بیشتر، یا حتی راه حلّ شخصی آن را درمان کرد تا انسان بهتری شویم. چنین راه حلهایی که پیوسته موجود است، به شدت ذات مشکل دارانسان را که کتاب مقدس آنرا با قدرت و آشکار توصیف می کند، کوچک می شمارد.
از دیدگاه کتاب مقدسی، گناه فقط یک مشکل جهانی نیست و به خاطر همبستگی با آدم به عنوان نماینده عهد ما، هیچ انسانی نمی تواند از آن بگریزد بلکه به خاطر ذات و اعمالمان، ما را به عنوان گناهکار به حساب می آورد. ( رومیان ۳ : ۹ – ۱۲{ ۹ پس چه؟ آیا ما یهودیان از غیر یهودیان وضع بهتری داریم؟ ابدأ، پیش از این نشان دادیم که یهودیان و غیر یهودیان همه اسیر گناه هستند ۱۰ چنانکه کتاب مقدس میفرماید: «حتّی یک نفر نیست که کاملا نیک باشد. ۱۱ کسی نیست که بفهمد یا جویای خدا باشد. ۱۲ همۀ آدمیان از خدا رو گردانیدهاند، همگی از راه راست منحرف شدهاند حتّی یک نفر نیکوکار نیست } ، رومیان ۳ : ۲۳ { ۲۳ همه گناه کردهاند و از جلال خدا محرومند }؛ رومیان ۵ : ۱۲ – ۲۱{ ۱۲ گناه به وسیلۀ یک انسان به جهان وارد شد و این گناه مرگ را به همراه آورد. در نتیجه، چون همه گناه کردند مرگ همه را در بر گرفت. ۱۳ قبل از شریعت گناه در جهان وجود داشت اما چون شریعتی در بین نبود گناه به حساب آدمیان گذاشته نمیشد. ۱۴ با وجود این باز هم مرگ بر انسانهایی که از زمان «آدم» تا زمان موسی زندگی میکردند حاکم بود حتّی بر آنانی که مانند «آدم»، از فرمان خدا سرپیچی نکرده بودند. آدم نمونۀ آن کسی است که قرار بود بیاید. ۱۵ اما این دو، مثل هم نیستند، زیرا بخشش الهی با گناهی که به وسیلۀ آدم به جهان وارد شد قابل مقایسه نیست. درست است که بسیاری به خاطر گناه یک نفر مردند اما چقدر بیشتر فیض خدا و بخششی که از فیض آدم ثانی یعنی عیسی مسیح ناشی شده به فراوانی در دسترس بسیاری گذاشته شده است. ۱۶ همچنین نمیتوان آن عطیۀ خدا را با نتایج گناه یک نفر یعنی «آدم» مقایسه کرد، زیرا در نتیجه آن نافرمانی، انسان محکوم شناخته شد، حال آنکه بخشش خدا پس از آن همه خطایا موجب تبرئه انسان گردید. ۱۷ به سبب نافرمایی آن یک نفر و به خاطر او مرگ بر سرنوشت بشر حاکم شد، اماچقدر نتیجه آنچه آن انسان دیگر یعنی عیسی مسیح انجام داد بزرگتر است! همۀ کسانی که فیض فراوان خدا و عطیۀ رایگان نیکی مطلق او را دریافت دارند به وسیلۀ مسیح در زندگانی حکومت خواهند نمود. ۱۸ پس همان طور که یک گناه موجب محکومیت همۀ آدمیان شد یک عمل کاملا نیک نیز باعث تبرئه و حیات همه میباشد ۱۹ و چنانکه بسیاری در نتیجۀ بی اطاعتی یک نفر، گناهکار گشتند به همان طریق بسیاری هم در نتیجۀ فرمانبری یک نفر، کاملا نیک محسوب خواهند شد. ۲۰ شریعت آمد تا گناهان را افزایش دهد اما جایی که گناه افزایش یافت فیض خدا به مراتب بیشتر گردید. ۲۱ پس همان طور که گناه به وسیلۀ مرگ، انسان را تحت فرمان خود در آورد فیض خدا نیز به وسیلۀ نیکی مطلق فرمانروایی میکند و ما را به وسیلۀ خداوند ما عیسی مسیح به حیات جاویدان هدایت میکند }؛ اول قرنتیان 1۵ : 22{ و همان طور که همۀ آدمیان به خاطر همبستگی با آدم میمیرند، تمام کسانی که با مسیح متحدند زنده خواهند شد })؛ (افسسیان 2 : 1 –۳{ ۱ در گذشته، شما غیر یهودیان به علت خطایا و گناهان خود مرده بودید ۲ و در راههای کج این جهان قدم مینهادید و از حکمران قدرتهای هوا، یعنی همان روحی که اکنون در اشخاص نافرمان و سرکش عمل میکند پیروی میکردید. ۳ در آن زمان ما هم چون شما دستخوش شهوات جسمانی و اسیر تمایلات و افکار نفسانی خود بودیم. درست مانند سایر آدمیان ما نیز طبیعتأ سزاوار خشم وغضب خدا بودیم }). در آدم و با انتخابهای خودمان، سرکشان اخلاقی و معنوی به ضدّ خدا شدیم، به عنوان موجودات سقوط کرده در این دنیا متولد شدیم. این شرایطی است که ما با ابتکار عمل و اقدام خودمان نمی توانیم آن را تغییر دهیم. و متأسفانه این موقعیتی است که ما بدون فیض عظیم خدا توان تغییر آنرا نداریم . در سقوطِ خود، ما نه تنها از گناهمان لذت می بریم و با اراده خود به دشمنی با حاکمیت و فرمانروایی خدا در زندگیمان می ایستیم، بلکه این اراده ما، گواه و دلیل این است که نمی توانیم خودمان را نجات داده و تغییر دهیم. (رومیان 8 : ۷{زیرا دلبستگی به امور نفسانی دشمنی با خداست. چنین شخصی از شریعت خدا اطاعت نمیکند و در واقع نمیتواند اطاعت نماید }). در نتیجه، ما زیر داوری و خشم خدا باقی می مانیم، چه خودمان متوجه باشیم یا نباشیم (رومیان ۸ : ۱ { پس دیگر برای کسانی که در اتحاد با مسیح عیسی به سر میبرند هیچ محکومیتی وجود ندارد}؛ افسسیان ۲ : ۱ – ۳{ ۱ در گذشته، شما غیر یهودیان به علت خطایا و گناهان خود مرده بودید ۲ و در راههای کج این جهان قدم مینهادید و از حکمران قدرتهای هوا، یعنی همان روحی که اکنون در اشخاص نافرمان و سرکش عمل میکند پیروی میکردید. ۳ در آن زمان ما هم چون شما دستخوش شهوات جسمانی و اسیر تمایلات و افکار نفسانی خود بودیم. درست مانند سایر آدمیان ما نیز طبیعتأ سزاوار خشم وغضب خدا بودیم }). در گناهانمان، جایگاه ما در برابر داور کلّ هستی، محکومیت و احساس تقصیر می باشد (حزقیال ۱۸ : ۲۰ { ۲۰ فقط همان کسی که گناه میکند میمیرد. فرزند به خاطر گناه پدر جزا نمیبیند و نه پدر به خاطر گناه فرزند مجازات میشود. شخص نیکوکار به خاطر کارهای نیک خودش پاداش میگیرد و شخص بدکار به کیفر گناه خودش میرسد.}؛ رومیان ۵ : 12{ گناه به وسیلۀ یک انسان به جهان وارد شد و این گناه مرگ را به همراه آورد. در نتیجه، چون همه گناه کردند مرگ همه را در بر گرفت. } ، رومیان ۵ : ۱۵- ۱۹ { ۱۵ اما این دو، مثل هم نیستند، زیرا بخشش الهی با گناهی که به وسیلۀ آدم به جهان وارد شد قابل مقایسه نیست. درست است که بسیاری به خاطر گناه یک نفر مردند اما چقدر بیشتر فیض خدا و بخششی که از فیض آدم ثانی یعنی عیسی مسیح ناشی شده به فراوانی در دسترس بسیاری گذاشته شده است. ۱۶ همچنین نمیتوان آن عطیۀ خدا را با نتایج گناه یک نفر یعنی «آدم» مقایسه کرد، زیرا در نتیجه آن نافرمانی، انسان محکوم شناخته شد، حال آنکه بخشش خدا پس از آن همه خطایا موجب تبرئه انسان گردید. ۱۷ به سبب نافرمایی آن یک نفر و به خاطر او مرگ بر سرنوشت بشر حاکم شد، اماچقدر نتیجه آنچه آن انسان دیگر یعنی عیسی مسیح انجام داد بزرگتر است! همۀ کسانی که فیض فراوان خدا و عطیۀ رایگان نیکی مطلق او را دریافت دارند به وسیلۀ مسیح در زندگانی حکومت خواهند نمود. ۱۸ پس همان طور که یک گناه موجب محکومیت همۀ آدمیان شد یک عمل کاملا نیک نیز باعث تبرئه و حیات همه میباشد ۱۹ و چنانکه بسیاری در نتیجۀ بی اطاعتی یک نفر، گناهکار گشتند به همان طریق بسیاری هم در نتیجۀ فرمانبری یک نفر، کاملا نیک محسوب خواهند شد}؛ رومیان 8 : 1{ پس دیگر برای کسانی که در اتحاد با مسیح عیسی به سر میبرند هیچ محکومیتی وجود ندارد }).
کتاب مقدس این جایگاه را به عنوان مرگ توصیف می کند، هم مرگ روحانی و در نهایت هم ، مرگ جسمانی (پیدایش ۲ : ۱۶ – ۱۷ { ۱۶ خداوند به آدم فرمود: «اجازه داری از میوه تمام درختان باغ بخوری. ۱۷ امّا هرگز از میوه درخت شناخت خوب و بد نخور زیرا اگر از آن بخوری در همان روز خواهی مرد.»}؛ افسسیان 2 : 1 {در گذشته، شما غیر یهودیان به علت خطایا و گناهان خود مرده بودید }؛ رومیان ۶ : ۲۳{ زیرا مزدی که گناه میدهد موت است اما خدا به کسانی که با خداوند ما، مسیح عیسی متحد هستند حیات جاودان میبخشد.}).
نجات، درمانِ کتاب مقدسی برای این مشکل می باشد و این موقعیت شوم را برعکس می کند. نکته قطعی برای رو در رویی با این مشکل، ایمان آوردن است.
آنچه که ما بدان نیاز داریم، اول، یک نجات دهنده می باشد که بتواند بهای گناهان ما را بپردازد و خواسته عادلانه خدا را برآورده کرده و داوری او به ضدّ ما را بردارد. خداوند ما عیسی مسیح، خدای پسرکه جسم پوشیده، همین کار را از طریق صلیب خود برای ما انجام داد. او خواسته خدا را برآورده کرد؛ بهای گناهان ما به طور کامل پرداخت شد. (رومیان ۳ : ۲۱- ۲۶{ ۲۱ اما اکنون نیکی مطلق خدا که تورات و انبیا بر آن شهادت دادهاند به ظهور رسیده است. خدا بدون در نظر گرفتن شریعت ۲۲ و فقط از راه ایمان به عیسی مسیح همۀ ایمانداران را نیک میشمارد، زیرا هیچ تفاوتی نیست، ۲۳ همه گناه کردهاند و از جلال خدا محرومند ۲۴ اما با فیض خدا همه به وساطت عیسی مسیح که آنان را آزاد میسازد، بطور رایگان، نیک محسوب میشوند. ۲۵ زیرا خدا مسیح را به عنوان وسیلهای برای آمرزش گناهان که با ایمان به خون او به دست میآید در مقابل چشم همه قرار داده و با این کار، خدا عدالت خود را ثابت نمود زیرا در گذشته به سبب بردباری خود گناهان آدمیان را نادیده گرفت ۲۶ تا در این زمان، عدالت خدا کاملا به ثبوت برسد، یعنی ثابت شود که خدا عادل است و کسی را که به عیسی ایمان میآورد نیک میشمارد. }؛ غلاطیان ۳ : 1۳ – 1۴{ ۱۳ وقتی مسیح به خاطر ما ملعون شد ما را از لعنت شریعت آزاد کرد زیرا کتاب مقدّس میفرماید: «هر که به دار آویخته شود ملعون است.» ۱۴ این همه واقع شد تا برکتی که خدا به ابراهیم وعده داده بود به وسیلۀ عیسی مسیح به غیر یهودیان برسد تا ما روحالقدس موعد را از راه ایمان به دست آوریم.}؛ کولسیان 2 : 1۳- 1۵ { ۱۳ خدا شما را که به علت خطایای خود مرده و در جسم خود نامختون بودید با مسیح زنده کرد و همۀ گناهان ما را بخشیده است. ۱۴ او سند محکومیت ما را همراه با تمام مقرراتی که علیه ما بود لغو کرد و آن را به صلیب خود میخکوب نموده از بین برد. ۱۵ مسیح بر روی آن صلیب تمام قدرتهای آسمانی و فرمانروایان را خلع سلاح کرد و بر آنها پیروز شد و آنها را پیش همه رسوا ساخت. }؛ عبرانیان 2 : ۵ – 18{ ۵ خدا فرشتگان را فرمانروایان جهان آینده – جهانی که موضوع سخن ماست – قرار نداد، ۶ بلکه در جایی از کتاب مقدّس گفته شده است: «انسان چیست که او را به یاد آوری؟ یا بنی آدم که به او توجّه نمائی؟ ۷ اندک زمانی او را از فرشتگان پستتر گردانیدی. تاج جلال و افتخار را بر سر او گذاشتی، ۸ و همه چیز را تحت فرمان او در آوردی.» پس اگر خدا همه چیز را تحت فرمان انسان در آورده، معلوم است که دیگر چیزی باقی نمانده که در اختیار او نباشد، اما در حال حاضر ما هنوز نمیبینیم که همه چیز در اختیار انسان باشد. ۹ اما عیسی را میبینیم که اندک زمانی از فرشتگان پستتر گردیده و اکنون تاج جلال و افتخار بر سر دارد، زیرا او متحمل مرگ شد تا به وسیلهً فیض خدا، به خاطر تمام آدمیان طعم مرگ را بچشد. ۱۰ شایسته بود که خدا آفریدگار و نگهدار همه چیز برای اینکه فرزندان بسیاری را به جلال برساند عیسی را نیز که پدید آورندهً نجات آنان است از راه درد و رنج به کمال رساند. ۱۱ آن کس که مردم را از گناهانشان پاک میگرداند و آنانی که پاک میشوند همگی یک پدر دارند و به این جهت عیسی عار ندارد که آدمیان را قوم خود بخواند، ۱۲ چنانکه میفرماید: «نام تو را به قوم خودم اعلام خواهم کرد و در میان جماعت تو را حمد خواهم خواند. »۱۳ و نیز گفته است: «به او توکل خواهم نمود.» باز هم میفرماید: «من با فرزندانی که خدا به من داده است در اینجا هستم.» ۱۴ بنابراین چون این فرزندان انسانهایی دارای جسم و خون هستند، او نیز جسم و خون به خود گرفت و انسان گردید تا به وسیله مرگ خود ابلیس را که بر مرگ قدرت دارد نابود سازد ۱۵ و آن کسانی را که به سبب ترس از مرگ تمام عمر در بردگی به سر بردهاند آزاد سازد. ۱۶ البته او برای یاری فرشتگان نیامد، بلکه به خاطر فرزندان ابراهیم آمده است. ۱۷ پس کاملا لازم بود که او از هر لحاظ مانند قوم خود بشود تا به عنوان کاهن اعظم آنان در امور الهی، رحیم و وفادار باشد تا گناهان مردم را کفاره نماید. ۱۸ چون خود او وسوسه شده و رنج دیده است، قادر است آنانی را که با وسوسهها روبرو هستند یاری فرماید. }).
بعلاوه، ما نه تنها نیاز به پرداخت بهای گناهانمان داریم ، بلکه نیاز داریم که از مرگ روحانی به حیات ابدی برسیم، که در نتیجه آن، کلّ ماهیت و ذات ما تبدیل می شود (رومیان ۶ : ۱ – ۲۳{ ۱ پس چه بگوییم؟ آیا باید به زندگی در گناه ادامه دهیم تا فیض خدا افزون گردد؟ ۲ به هیچ وجه! ما که نسبت به گناه مردهایم چگونه میتوانیم به زندگی در آن ادامه دهیم؟ ۳ آیا نمیدانید که وقتی ما در اتحاد با مسیح عیسی تعمید یافتیم در اتحاد با مرگ او تعمید یافتیم؟ ۴ پس با تعمید خود با او مدفون شدیم و در مرگش شریک گشتیم تا همان طوری که مسیح به وسیلۀ قدرت پر شکوه پدر پس از مرگ زنده شد ما نیز در زندگی تازهای به سر بریم. ۵ زیرا اگر ما در مرگی مانند مرگ او با او یکی شدیم به همان طریق در قیامتی مثل قیامت او نیز با او یکی خواهیم بود. ۶ این را میدانیم که: آن آدمی که در پیش بودیم با مسیح بر روی صلیب او کشته شد، تا نفس گناهکار نابود گردد و دیگر بردگان گناه نباشیم، ۷ زیرا کسی که مرد از گناه آزاد شده است. ۸ اگر ما با مسیح مردیم ایمان داریم که همچنین با او خواهیم زیست، ۹ زیرا میدانیم چون مسیح پس از مرگ زنده شده است او دیگر هرگز نخواهد مرد یعنی مرگ دیگر بر او تسلط نخواهد یافت. ۱۰ مسیح مرد و با این مرگ یک بار برای همیشه نسبت به گناه مرده است ولی او زنده شد و دیگر برای خدا زندگی میکند. ۱۱ همین طور شما نیز باید خود را نسبت به گناه مرده، اما نسبت به خدا در اتحاد با مسیح عیسی زنده بدانید. ۱۲ دیگر نباید گناه بر بدنهای فانی شما حاکم باشد و شما را مطیع هوسهای خود سازد. ۱۳ هیچ یک از اعضای بدن خود را در اختیار گناه قرار ندهید تا برای مقاصد شریرانه بکار رود بلکه خود را به خدا تسلیم نمایید و مانند کسانی که از مرگ به زندگی باز گشتهاند تمام وجود خود را در اختیار او بگذارید تا اعضای شما برای قاصد نیکو بکار رود. ۱۴ زیرا گناه نباید بر وجود شما حاکم باشد چون شما تابع شریعت نیستید بلکه زیر فیض خدا هستید. ۱۵ پس چه؟ آیا چون زیر فیض خدا هستیم و نه تابع شریعت، اجازه داریم گناه کنیم؟ نه، به هیچ وجه! ۱۶ مگر نمیدانید که هر گاه شما خود را به عنوان برده در اختیار کسی بگذارید و مطیع او باشید شما در واقع بردۀ آن کسی هستید که از او اطاعت میکنید، خواه بردگی از گناه باشد که نتیجۀ آن مرگ است و خواه اطاعت از خدا که نتیحۀ آن نیکی مطلق میباشد. ۱۷ اما خدا را شکر که اگر چه یک زمانی بردگان گناه بودید، اکنون با تمام دل از اصول تعالیمی که به شما داده شده اطاعت میکنید ۱۸ و از بندگی گناه آزاد شده بردگان نیکی مطلق گشتهاید. ۱۹ به خاطر ضعف طبیعی انسانی شما بطور ساده سخن میگویم: همان طور که زمانی تمام اعضای بدن خود را برای انجام گناه به بردگی ناپاکی و شرارت سپرده بودید اکنون تمام اعضای خود را برای مقاصد مقدّس به بردگی نیکی بسپارید. ۲۰ وقتی شما بردگان گناه بودید الزامی نداشتید از نیکی مطلق اطاعت کنید. ۲۱ از انجام آن اعمالی که اکنون از آنها شرم دارید چه سودی بردید؟ زیرا عاقبت آن اعمال مرگ است ۲۲ و اکنون از گناه آزاد گشته بردگان خدا هستید و در نتیجۀ آن زندگی شما در این دنیا پر از پاکی و عاقبتش حیات جاودان است. ۲۳ زیرا مزدی که گناه میدهد موت است اما خدا به کسانی که با خداوند ما، مسیح عیسی متحد هستند حیات جاودان میبخشد. }؛ افسسیان 1 : 18 – 2۳ { ۱۸ و از او میخواهم که چشمان دل شما را روشن سازد تا به چگونگی امیدی که خدا شما را به آن دعوت کرده است و به ثروتمندی و شکوه بهرهای که خدا به مقدّسین خود وعده داده است ۱۹ و به عظمت بی قیاس قدرت او که در ما ایمانداران در کار است پی ببرید. ۲۰ این همان قدرت عظیمی است که خدا بکار برد وقتی مسیح را پس از مرگ زنده گرداند و در دست راست خود، در جاهای آسمانی قرار داد ۲۱ و او را بالاتر از هر سلطه و اقتدار و قدرت و پادشاهی و هر مقام دیگر که بتوان ذکر کرد نه تنها در این دنیا بلکه در دنیای آینده نیز قرار داد. ۲۲ خدا همه چیز را زیر پای مسیح نهاد و او را رأس کل کلیسا ساخته است، ۲۳ کلیسایی که بدن اوست و تمام وجود او را در بر میگیرد و در عین حال تمام کائنات را با حضور خود پر میسازد. }؛ افسسیان 2 : ۴ – 1۰{ ۴ اما خدا آنقدر در رحمت و بخشایش ثروتمند و در محبتش نسبت به ما کریم است که ۵ اگر چه به علت خطاهای خود مرده بودیم ما را با مسیح زنده گردانید (از راه فیض خداست که شما نجات یافتهاید.) ۶ و به خاطر اتحادی که با مسیح داریم ما را سرافراز فرمود و در قلمرو آسمانی با مسیح نشانید. ۷ تا ثروت عظیم و بی قیاس فیض خود را با مهربانی نسبت به ما، در مسیح عیسی در زمانهای آینده نمایان سازد، ۸ زیرا به سبب فیض خداست که شما از راه ایمان نجات یافتهاید و این کار شما نیست بلکه بخشش خداست. ۹ این نجات نتیجۀ اعمال شما نیست، پس هیچ دلیلی وجود ندارد که کسی به خود ببالد، ۱۰ زیرا ما مصنوع دست او هستیم و خدا ما را در مسیح عیسی از نو آفریده است تا آن کارهای نیکویی را که او قبلا برای ما مقدر فرمود که انجام دهیم، بجا آوریم. }). ما نیاز داریم که خدای تثلیث ما را از مرگ به حیات بخواند و با قدرت روح خدا، به ما تولد تازه ببخشد (افسسیان ۱ : ۳ – ۱۴ { ۳ خدا و پدر خداوند ما عیسی مسیح را سپاس گوییم، زیرا او ما را در اتحاد با مسیح از همۀ برکات روحانی در قلمرو آسمانی بهرهمند ساخته است ۴ و ما را قبل از آفرینش دنیا در مسیح برگزید تا در پیشگاه او مقدّس و بی عیب باشیم. به سبب محبت خود ۵ و بر حسب صلاحدید ارادۀ خویش برای ما مقدر فرمود که به وسیلۀ عیسی مسیح فرزندان او شویم، ۶ تا خدا را برای فیض پر شکوه او که رایگان در پسر عزیز خود به ما بخشیده است سپاس گوییم. ۷ از راه اتحاد با مسیح و به وسیلۀ خون اوست که ما رهایی یافتیم و گناهان ما بخشیده شد و چقدر بی حد و حصر است فیضی که خدا ۸ به فراوانی به ما بخشیده است. ۹ خدا آن چه را که منظور نظرش بود بجای آورد و نقشۀ نهان خود را که قبلا در شخص مسیح تحقق یافته بود، با دانش و بینش بر ما آشکار ساخته است ۱۰ که در وقت معین نقشه او عملی شود و کلیۀ کائنات یعنی همۀ چیزهایی که در آسمان و زمین هستند تحت فرمان مسیح با هم جمع شوند. ۱۱ خدایی که همه چیز را بر طبق اراده و نقشه خود انجام میدهد ما را انتخاب کرد تا از آن او بشویم، زیرا ما را از ازل بر طبق ارادۀ خویش برگزیده بود. ۱۲ پس ما که اولین افرادی بودیم که به مسیح امیدوار شدیم، باید بزرگی خدا را بستاییم. ۱۳ شما نیز وقتی پیام حقیقت یعنی مژدۀ نجات خود را شنیدید و به او ایمان آوردید، با او متحد شدید و خدا با اعطای روحالقدس، که قبلا وعده داده بود مهر مالکیت خود را بر شما نهاده است. ۱۴ خدا ضامن آن است که ما آنچه را او به قوم خود وعده داده است خواهیم یافت و به ما اطمینان میدهد که خدا به متعلقان خود آزادی کامل خواهد بخشید پس جلال و شکوه خدا را بستاییم. }؛ یوحنا ۳ : 1 – 8{ ۱ یک نفر از فریسیان به نام نیقودیموس که از بزرگان قوم یهود بود، ۲ یک شب نزد عیسی آمد و به او گفت: «ای استاد، ما میدانیم تو معلمی هستی که از طرف خدا آمدهای زیرا هیچ کس نمیتواند معجزاتی را که تو میکنی انجام دهد مگر آنکه خدا با او باشد. »۳ عیسی پاسخ داد: «یقین بدان تا شخص از نو تولد نیابد نمیتواند پادشاهی خدا را ببیند. »۴ نیقودیموس گفت: «چطور ممکن است شخص سالخوردهای از نو متولد شود؟ آیا میتواند باز به رحم مادر خود برگردد و دوباره تولد یابد؟» ۵ عیسی پاسخ داد: «یقین بدان که هیچ کس نمیتواند به پادشاهی خدا وارد شود مگر آنکه از آب و روح تولد یابد. ۶ آنچه از جسم تولد بیابد جسم است و آنچه از روح متولد گردد روح است. ۷ تعجب نکن که به تو میگویم همه باید دوباره متولد شوند. ۸ باد هر جا که بخواهد میوزد. صدای آن را میشنوی اما نمیدانی از کجا میآید یا به کجا میرود. حالت کسی هم که از روح خدا متولد میشود همین طور است.» }). ما نیاز به یک قیام از مرگ داریم که برابر با رستاخیز راس وسرِ عهد ما باشد، تا بتوانیم با اراده خود از گناهانمان روی برگردانیم، دشمنی خود با خدا و بر ضد فرمانروایی او را کنار بگذاریم، و با توبه و ایمان به انجیل به او پاسخ دهیم( یوحنا ۳ : ۵{ عیسی پاسخ داد: «یقین بدان که هیچ کس نمیتواند به پادشاهی خدا وارد شود مگر آنکه از آب و روح تولد یابد. }؛ ۶: ۴۴ { هیچ کس نمیتواند نزد من بیاید مگر اینکه پدری که مرا فرستاد او را به طرف من جذب نماید و من او را در روز بازپسین زنده خواهم ساخت }؛ اول قرنتیان 2 : 1۴{ کسی که روحانی نیست نمیتواند تعالیم روح خدا را بپذیرد، زیرا به عقیدۀ او این تعالیم پوچ و بی معنی هستند و در واقع چون تشخیص این گونه تعالیم محتاج به بینش روحانی است آنها نمیتوانند آن را درک کنند. }).
به طور خلاصه، ایمان آوردن ضروری است، زیرا بر اساس شرح کتاب مقدس، این بخشی از راه حل برای ماهیت جدّی مشکل انسان می باشد.
اصول و تعلیمِ خدا
دومین حقیقت اساسی درباره ضرورت ایمان آوردن که تعالیم کتاب مقدس را بنا نهاده و معنا بخشیده، درباره ذات و شخصیت خدا می باشد.
چنانکه پیش از این ذکر شد، حقیقت اول و دوم، یکدیگر را توضیح می دهند. مشکل انسان چنین مشکلی است، به خاطر اینکه خدای کتاب مقدس چنین خدایی است. مشکل ما فقط در نور خدا با علمِ بر شخصیت مقدس و عادلِ خودِ خدا، به رنگ حقیقی خود دیده می شود.
ایمان آوردن ضروری است، زیرا ما به عنوان موجودات گناهکار و سرکش نمی توانیم در حضور قدوس خدا ساکن شویم. گناه نه تنها شخصیت خدا ،بلکه شخصیتی که شریعت اخلاقی برای کلّ هستی در نظر گرفته را نقض کرده ، و ما را از حضور درعهدی که با خدا بسته بودیم هم جدا کرده است ( پیدایش ۳ : ۲۱ – ۲۴ { ۲۱ خداوند از پوست حیوانات برای آدم و زنش لباس تهیّه کرد و به آنها پوشانید. ۲۲ پس خداوند فرمود: «حال آدم مثل ما شده و میداند چه چیز خوب و چه چیز بد است. مبادا از درخت حیات نیز بخورد و برای همیشه زنده بماند.» ۲۳ بنابراین خداوند او را از باغ عدن بیرون کرد تا در روی زمین که از آن به وجود آمده بود به کار زراعت مشغول شود. ۲۴ خداوند، آدم را از باغ عدن بیرون کرد و فرشتگان نگهبانی در طرف شرق باغ عدن گذاشت و شمشیر آتشینی که به هر طرف میچرخید در آنجا قرار داد تا کسی نتواند به درخت حیات نزدیک شود.}؛ افسسیان ۲ : ۱۱ – ۱۸ {۱۱ بنابراین به خاطر داشته باشید که شما در گذشته جسمأ جزو کافران بودید و به وسیلۀ اهل ختنه (یعنی یک عمل جسمانی که به دست انسان صورت میگیرد) «نامختون» نامیده میشدید. ۱۲ در آن زمان از مسیح دور بودید و از مزایای قوم اسرائیل محروم و از پیمانهایی که بر وعدههای خدا متکی بود بی بهره بودید. شما در این جهان بدون امید و بدون خدا به سر میبردید، ۱۳ اما اکنون شما که دور بودید به وسیلۀ اتحاد با مسیح عیسی و ریختن خون او نزدیک شدهاید، ۱۴ زیرا مسیح صلح و صفا را بین یهود و غیر یهود به وجود آورده و این دو را با هم متحد ساخته است. او با بدن جسمانی خود دیواری که آنان را از هم جدا میکرد و دشمنان یکدیگر میساخت در هم شکست }؛ عبرانیان ۹). ما که آفریده شده ایم تا خدا را بشناسیم و در حضور او زندگی کنیم و به عنوان معاونان و نایب السلطنه او باشیم، به عنوان پادشاهان و ملکه های کوچک برای جلال خدا، بر خلقت فرمانروایی کنیم، اکنون در برابر خشم و محکومیت خدا قرار گرفته ایم.
بنابراین، ما نمی توانیم خدای نجات دهنده را بشناسیم، بدون اینکه خدای قدوس با فراهم آوردن قربانی از جانب خودش که پسر خودش بود، راضی شود. (رومیان ۶ ؛ افسسیان ۴ : ۲۰ – ۲۴ { ۲۰ اینها چیزهایی نیست که شما از مسیح یاد گرفتید. ۲۱ البته اگر واقعأ از مسیح با خبر شدهاید و در اتحاد با او حقیقت را آن چنانکه در عیسی یافت میشود آموختهاید، ۲۲ شما باید از آن زندگیای که در گذشته داشتید، دست بکشید و آن آدمی که در پیش بودید از خود دور سازید، زیرا او فریب شهوات خود را خورده و در راه هلاکت است. ۲۳ دل و ذهن شما باید کاملا نو شود ۲۴ و شخصیت تازهای را که در نیکی و پاکی حقیقی و به صورت خدا آفریده شده است به خود بپوشانید. }؛ کولسیان ۳ : ۱ – ۱۴{ ۱ مگر شما با مسیح زنده نشدهاید؟ پس در این صورت شما باید به چیزهای آسمانی، جایی که مسیح در آنجا در دست راست خدا نشسته است، دل ببندید. ۲ دربارۀ آنچه در عالم بالا است بیندیشید، نه به آنچه بر روی زمین است، ۳ زیرا شما مردهاید و زندگی شما اکنون با مسیح در خدا پنهان است. ۴ وقتی مسیح که زندگی ماست ظهور کند، شما نیز با او در شکوه و جلال ظهور خواهید کرد. ۵ بنابراین تمایلات دنیوی یعنی زنا، ناپاکی، هوی و هوس، شهوت و طمع را (که یک نوع بت پرستی است) در خود نابود سازید. ۶ به سبب این اعمال است که افراد سرکش گرفتار غضب خدا میشوند. ۷ زمانی که شما در آن وضع زندگی میکردید اعمال شما نیز مانند دیگران بود. ۸ اکنون شما همچنین باید خشم، غیظ و بد خواهی را از دلهایتان و اهانت و حرفهای زشت را از لبهای خود بطور کلی دور سازید. ۹ دیگر دروغ نگویید، زیرا با آن آدمی که در سابق بودید و عادتهای او قطع رابطه کردهاید. ۱۰ و زندگی را به صورت انسان تازهای شروع کردهاید انسانی که پیوسته در شباهت خالق خود به شکل تازهای در میآید تا رفته رفته به معرفت کامل خدا برسد. ۱۱ پس بین یونانی و یهودی، مختون و نامختون، بربری و وحشی، غلام و آزاد فرقی وجود ندارد، بلکه مسیح همه چیز است و در همه میباشد. ۱۲ پس شما که برگزیدگان مقدّس و محبوب خدا هستید، خود را به دلسوزی، مهربانی، فروتنی، ملایمت و بردباری ملبس سازید. ۱۳ متحمل یکدیگر شوید. اگر از دیگران شکوه و شکایتی دارید یکدیگر را عفو کنید و چنانکه خداوند شما را بخشیده است شما نیز یکدیگر را ببخشید. ۱۴ به همۀ اینها محبت را اضافه کنید، زیرا محبت همه چیز را به هم میپیوندد و تکمیل میکند.}).
بعلاوه، اگر چه حکمِ عادل شمردن ما در حضور خدا مهم است، اما اینکه فقط یک معامله قانونی انجام شود کافی نیست. نجات، شامل برداشتن گناه از درون ما و تبدیل کلّ ماهیت و ذات سقوط کرده ما نیز می باشد. این زمانی آغاز می شود که ما توسط حیات تازه ای که روح به ما می بخشد، با مسیح متحد شویم، و به ما این توانایی را می دهد که با اراده خود از گناه روگردانده و در کارِ تمام شده خداوندمان مسیح آرامی یابیم.
به عبارت دیگر، ایمان آوردن کاملاً ضروری است، زیرا همانطور که خدا قدوس است، اومی خواهد که مخلوقاتش نیزمقدس باشند. بنابراین، برای سکونت در حضور خدا، ما باید لباس عدالت مسیح را بپوشیم، با قدرت روح تبدیل شویم، و در عیسی مسیح خلقت تازه یابیم (دوم قرنتیان ۵ : ۱۷ – ۲۱{ ۱۷ کسی که با مسیح متحد است حیاتی تازه دارد، هر آنچه کهنه بود در گذشت و اینک زندگی نو شروع شده است. ۱۸ اینها همه از طرف خدایی است که به وسیلۀ مسیح ما را که قبلا دشمنان او بودیم به دوستان خود مبدل کرده است و ما را موظف ساخت که به دشمنان دیگر او هم اعلام کنیم که آنها نیز میتوانند دوستان او بشوند. ۱۹ به عبارت دیگر خدا به جای اینکه گناهان انسان را به حساب آورد به وسیلۀ مسیح با جهان مصالحه نمود و پیام این مصالحه را به ما سپرده است. ۲۰ پس ما سفیرانی از جانب مسیح هستیم و گویی خدا به وسیلۀ ما شما را میخواند. پس ما به عنوان سفیران مسیح از شما التماس میکنیم: با خدا مصالحه کنید. ۲۱ مسیح کاملا بی گناه بود، ولی خدا به خاطر ما او را بی گناه نشناخت تا ما به وسیلۀ اتحاد با او مانند خود خدا کاملا نیک شویم. }). هیچ راهی برای افرادی که به شباهت خدا آفریده شده اند وجود ندارد که بتوانند به هدف خلقت خود برگردانده شوند و از تمام مزایای خلقت تازه به طور کامل بهره ببرند، مگر اینکه بهای گناهانشان به طور کامل پرداخت شود، توسط روح از نو متولد گردند، و از طریق ایمان با مسیح متحد شوند.
ما هرگز نمی توانیم اهمیت ایمان آوردن را در کتاب مقدس درک کنیم، اگر که نتوانیم چیزی از تقدس فروزان خدا، از عدالت کامل وی، و از خواسته او برای اینکه مخلوقاتش مانند افرادی به شباهت او و پسرانی مطیع عمل کنند را درک کنیم.
بعلاوه، اگر ما درک نکنیم که ایمان آوردن ما فقط به خاطرِ پیشقدم شدن شاهانه خدای تثلیث که خدایی پر از فیض است، می باشد پس هرگز به طور کامل از عمق و وسعت محبت خدا برای ما، به عنوان قوم او، قدردانی نخواهیم کرد.
ایمان آوردن شامل توبه و ایمان می باشد- کلّ وجود ما رو به سوی خدا می کند
سومین حقیقت اساسی که به ما کمک می کند تا تعلیم کتاب مقدس درباره ایمان آوردن را درک کنیم، این است که ایمان آوردن، کلّ وجود شخص را تغییرداده، و او را به عنوان یک کلّ تحت تأثیر قرار می دهد. در کتاب مقدس ایمان آوردن شامل رو گرداندن از گناه (توبه) و رو کردن به مسیح (ایمان) می باشد. هر دو مورد برای ایمان آوردن ضروری است. پس به درستی توبه و ایمان به عنوان دو روی یک سکّه دیده می شوند.
به عبارت دیگر، ایمان آوردنِ کتاب مقدسی هرگز صرفاً یک تغییر از دیدگاه عقلانی نیست که در نتیجه آن هیچ تغییری در زندگی شخص ایجاد نمی شود. متأسفانه در بسیاری از کلیساهای ما، افرادی پیدا می شوند که اعتراف می کنند ایمان آورده اند، اما بدون هیچ نشانه ای از تغییر واقعی در زندگی خود، فقط از نظر عقلانی انجیل را تصدیق می کنند.
کتاب مقدس به وضوح این نوع تصدیق عقلانی و ذهنی را به عنوان ایمان آوردنِ اشتباه مطرح می کند (متی ۷ : ۲۱ – ۲۳{ ۲۱ نه هر کس که مرا «خداوندا، خداوندا» خطاب کند به پادشاهی آسمانی وارد خواهد شد، بلکه کسی که اراده پدر آسمانی مرا به انجام برساند. ۲۲ وقتی آن روز برسد بسیاری به من خواهند گفت: «خداوندا، خداوندا، آیا به نام تو نبوت نکردیم؟ آیا با ذکر نام تو دیوها را بیرون نراندیم؟ و به نام تو معجزات بسیار نکردیم؟» ۲۳ آنگاه صریحأ به آنان خواهم گفت: «من هرگز شما را نمیشناسم. از من دور شوید، ای بدکاران.»}). خدا می خواهد کلّ وجود شخص، به عنوان مخلوقاتی که با او عهد بسته اند ، به خدا پاسخ دهد: سرکشی کلّ وجود شخص به ضدّ خدا گناه می باشد و نجات مسیحی، کلّ وجود شخص را تغییر می دهد، به معنی واقعی کلمه به یک خلقت تازه تبدیل می شود. ایمان آوردن که شامل کلّ وجود شخص می شود- عقل، اراده و احساسات- یعنی روبرگرداندن از گناه و رو کردن به مسیح است. ( اعمال ۲ : ۳۷ – ۳۸{ ۳۷ وقتی آنها این را شنیدند دلهایشان جریحه دار شد و از پطرس و سایر رسولان پرسیدند: «ای برادران، تکلیف ما چیست؟» ۳۸ پطرس به ایشان گفت: «توبه کنید و همۀ شما فردأ فرد برای آمرزش گناهانتان به نام عیسی مسیح غسل تعمید بگیرید که روحالقدس یعنی عطیۀ خدا را خواهید یافت }؛ دوم قرنتیان ۷ : ۱۰ { وقتی متحمل چنین رنجی میشوید و آن را ارادۀ خدا میدانید، این باعث توبه و در نتیجه نجات شما میگردد و هیچ پشیمانی به دنبال ندارد، اما درد و رنج دنیوی باعث مرگ میشود.}؛ عبرانیان ۶ : ۱{ ۱ پس دروس ابتدایی مسیحیت را پشت سر بگذاریم و به سوی بلوغ پیش برویم. ما نباید همان مقدمات اولیه مانند توبه از اعمال بیهوده، ایمان به خدا، ۲ تعلیم درباره تعمیدهای مختلف و دستگذاری و قیامت مردگان و کیفر ابدی را تکرار کنیم. }).
کافی نیست که فقط به احترام عیسی سر تعظیم فرود آوریم
ایمان آوردن امری اختیاری نیست؛ کاملاً ضروری است. ما نمی توانیم نجات و انجیل را بدون داشتن یک دیدِ عمیق ومحکم درباره آن، درک کنیم.
مسیحیت اسمی که در کلیساهای ما فراوان است، مسیحیت کتاب مقدسی نیست. کافی نیست که فقط به احترام عیسی سر تعظیم فرود آوریم؛ ما باید حکمفرمایی خدا و کار پر از فیض او که به ما حیات تازه می دهد و به ما قوّت می بخشد را در زندگیهای خود تجربه کنیم، و توسط کار روح خدا می توانیم توبه کرده و به انجیل ایمان آوریم.
درک اشتباه ما از ایمان آوردن، اغلب به خاطر الهیات های نادرست ما می باشد. درمانِ مورد نیاز برای چنین شرایط این است که در حضور خدا زانو زده به آیات کتاب مقدس برگردیم و بخواهیم که خدای عظیم ما دوباره کلیسای خود را احیاء کند و تا وقتیکه ما انجیل را اعلام می کنیم، مردان و زنان و پسران و دختران از گناهان خود توبه کرده و به خداوند ما عیسی مسیح ایمان آورند.