چرا صحبت از جهنم لازمه معرفی انجیل می باشد

Article
04.25.2024

مطمئن هستم که شما بسیار خوشحال شدید از اینکه فهمیدید این نُه علامت، یک بخش کاملی را به موضوع جهنم اختصاص داده است. در حقیقت، این موضوعی است که باعث می شود ما از آن چشم پوشی کنیم و به چیزی کاملاً متفاوت بیاندیشیم.

برای عده ای از افراد، ترس تعلیم جهنم در  مسیحیت – جایی ابدی است، در مکانی که دشمنان خدا تنبیه می شوند عذابی هوشیارانه است – باعث شده که آنها از این موضوع چشم پوشی کرده و ذهنشان را از این موضوع برگردانند، و آن را کاملاً انکار کنند. “قطعاً ” آنها می گویند، ” جهنم یک مکان تخیّلی می باشد که از آن برای ترساندن مردم استفاده می شود؛ خدای محبت هرگز اجازه نخواهد داد که چنین مکانی واقعاً وجود داشته باشد.” مطمئناً یک قدرت احساسی در رابطه با این بحث وجود دارد. ، قطعاً هیچ مسیحی و یا هیچکس دیگر، ایده و نظر مربوط به جهنم را دوست ندارد.

در عین حال، این تعلیم فقط یک تابلوی آویخته شده در گوشه ای از دنیا در دیدگاه مسیحیت نیست، چیزی که هیچ ارتباطی به ساختار ایمان نداشته باشد. همچنین تعلیم مربوط به جهنم یک  زخم کهنه ، بی اهمیت و قدیمی نیست که ما آن را فقط به خاطر اینکه به ما گفته شده، باید باور کنیم.

بلکه برعکس، تعلیم  حقیقت جهنم در واقع جلال انجیل را به شکل برجسته ای به ما نشان می دهد. به ما کمک می کند  تا درک کنیم که خدا واقعاً چقدر عظیم است، واقعاً  که ما چقدر گناهکاران بدبختی هستیم، و چقدر نشاط آور و غیر قابل وصف است که او فیض خود را به ما  بخشیده است. بعلاوه، واقعیت جهنم- اگر ما آن را از ذهن خود دور نکنیم-  بیشتر از هر چیزی، ما را بر روی تکلیف اعلام انجیل به افرادی که تا ابد در معرض خطر در جهنم ماندن هستند، متمرکز می کند.

با توجه به این مسئله، در اینجا من پنج بیانیه کتاب مقدسی در رابطه با جهنم عنوان کرده ام که کلّ این مطلب نشان می دهد چرا جهنم لازمه معرفی انجیل می باشد.

چرا جهنم لازمه معرفی انجیل می باشد

۱. آیات کتاب مقدس تعلیم می دهد که مکانی واقعی به نام جهنم وجود دارد.

من این نکته را تکرار نمی کنم. دیگران این مورد را به شکل واضحی توضیح داده اند. همین کافی است که بگویم اسقف های قرون وسطی این تعلیمِ مربوط به جهنم را به عنوان راهی برای ترساندن رعیت از خود در نیاوردند؛ آنها این موضوع را از رسولان گرفتند. و رسولان این موضوع را از خود درنیاوردند که بی ایمانان را بترسانند؛ آنها این را از عیسی آموختند. و عیسی این را از زرتشتیان به عاریه نگرفت تا فریسی ها را بترساند؛ او خدا بود، بنابراین می دانست که این موضوع واقعی می باشد، و چنین چیزی گفت. علاوه بر این، جهنم واقعی در عهد عتیق توضیح داده شده بود.

بنابراین، در ابتدایی ترین حالت، اگر ما ایمان داریم که کتاب مقدس کلام خداست و ادعا می کنیم که مسیحی هستیم، باید این را تشخیص دهیم که کتاب مقدس واقعیت جهنم را به ما تعلیم می دهد. اما چیزهای بیشتری نیز وجود دارد.

۲. از آنجایی که گناه ما واقعاً شرارت آمیز است، جهنم به ما نشان داده می شود.

آیا تابحال در مورد این موضوع که ممکن نیست انسان گناهکار لایق عذاب ابدی در جهنم باشد چیزی شنیده اید ؟ این مبحث جالبی است، بحثی که چیزهای زیادی را در مورد نیت انسان آشکار می کند. چرا وقتی مردم به جهنم فکر می کنند، همیشه به این نتیجه می رسند که خدا را  مقصر بدانند نه خودشان را؟ می توانید ببینید که چطور این تعلیم، نیت ما را آشکار می سازد؛ وقتی متوجه گناه خود می شویم، همیشه اولین تمایل ما این است که آن را کوچک بشماریم، اعتراض می کنیم که آنقدر هم بد نیست و تقصیر خدا است که می گوید این گناه لایق مجازات است.

 در حقیقت جهنم به شکل  قابل ملاحظه ای  توجیه و رضایت از خود را  انکار می کند. غیر مسیحیان همیشه خدا را به عامل وحشتشان از جهنم متهم می کنند، اما به عنوان مسیحیانی که می دانیم خدا کاملاً عادل و منصف می باشد، باید درک کنیم که وحشت از جهنم  در حقیقت به خاطر خطا و اشتباهات خود  ما است. ممکن است که ما بخواهیم گناه خود را کوچک  شماریم، یا بهانه بیاوریم، یا سعی کنیم وجدان خود را  آرام کنیم. اما در حقیقت خدا اعلام کرده ما به خاطر گناهانمان لایق عذاب ابدی هستیم، پس باید یادآور این باشد که گناهان ما اصلاً کوچک نیستند. آنها سر منشا همه شرارتها هستند.

۳. جهنم به ما نشان می دهد که حقیقتاً بدون شک و تا ابدالاباد، خدا عادل و منصف می باشد.

در طول تاریخ، مردم  کم کم به این نتیجه رسیده اند که خدا داور بی انصافی می باشد، فقط چون کسانی که مورد ظلم واقع شده اند را دوست دارد و به آسانی از عدالت چشم پوشی می کند. بحث اینطور ادامه می یابد که، ” همه ما فرزندان خدا هستیم.” ” خدا چطور می توانست چنین حکم وحشتناکی برای بعضی از فرزندان خود صادر  نماید؟ ” پاسخ این سؤال ساده است: خدا داور  بی انصافی نیست. او به طور قطع داور عادل و منصفی می باشد.

کتاب مقدس بارها به این نکته اشاره می کند. وقتی خدا خودش را  بر موسی  ظاهر می سازد، خودش را رحیم و پُرمحبت معرفی می  نماید، اما این را هم می گوید که،” با این حال او افراد گناهکار و مجرم را بدون تنبیه رها نمی  سازد.” مزامیر اعلام می کند که ” عدالت و انصاف اساس تخت سلطنت او می باشد.” چه بیانیه  نوید بخشی! اگر خدا می خواهد به خدا بودن خود ادامه دهد، نمی تواند به سادگی عدالت را کنار بگذارد و گناه را  در گوشه ای پنهان نماید. باید نسبت به آن کاری انجام دهد- با عدالتی  قاطعانه  و سختگیرانه، در نهایت وقتی خدا داوری می کند، هر گناه بیش از آنچه سزاوارش باشد،  مجازات نخواهد شد. و هیچ کس هم چیزی کمتر از آنچه را که لایقش می باشد، دریافت نخواهد کرد.

کتاب مقدس به ما می گوید که در آن روز، وقتی که خدا دشمنان خود را به جهنم محکوم می کند، کلّ جهان هستی  آگاهانه تصدیق خواهد کرد که تصمیم خدا بطور قطع ، درست و عادلانه است. اشعیا فصل ۵ بطور واضح و نشاط بخشی این نکته را بیان می کند:” از این سبب هاویه حرص خود را زیاد کرده و دهان خویش را بی حدّ باز نموده است.(ترجمه قدیم) از این رو هاویه گلوی خود را گشاده تر کرده، و دهان خویش را بی اندازه گشوده است(ترجه هزاره نو)” تصویر عجیب و غریبی است، قبر دهان خود را باز می کند تا ساکنان اورشلیم را ببلعد. و با این حال اشعیا اعلام می کند، ” و یهوه صبایوت به انصاف متعال خواهد بود و خدای قدوس به عدالت تقدیس کرده خواهد شد.(ترجمه قدیم) اما خداوند لشکرها به انصاف، متعال خواهد بود و خدای قدوس خویشتن را به عدالت، قدوس خواهد نمود.(ترجمه هزاره نو)” به شکلی مشابه در رومیان ۹ : ۲۲ به ما می گوید که با عذاب جهنم، خدا ” غضب خود را  ظاهر سازد و  قدرت خویش را بشناساند(ترجمه قدیم) غضب خود را نشان دهد و قدرت خویش را نمایان سازد(ترجمه هزاره نو)”  تا ” دولت جلال خود را بشناساند بر ظروف رحمتی که آنها را از قبل برای جلال مستعّد نمود.(ترجمه قدیم) تا بتواند عظمت جلال خود را بر ظروفِ مورد رحمت معلوم گرداند(ترجمه هزاره نو)

ممکن است الان این موضوع را به طور کامل درک نکنیم، اما یک روز جهنم خودش جلال خدا را اعلام خواهد کرد. جهنم – حتی در وحشت خود- به همراه مزمور نویس شهادت خواهد داد که ” عدالت و انصاف اساس تخت سلطنت او می باشد.”

۴. جهنم به ما نشان می دهد که صلیب چقدر هولناک بود، و فیض خدا واقعاً عظیم است.

رومیان ۳ به ما می گوید که خدا عیسی را به عنوان قربانی برای کفاره گناهان ما داد ” تا عدالت خود را اجرا کند.” او این کار را کرد، چون با تحمل و بردباری خود گناهانی را که پیش از آن انجام شده بود، بدون  مجازات گذاشت.”

چرا عیسی باید بر روی صلیب می مُرد؟ چون این تنها راهی بود که خدا می توانست با عدالت خود ما را به جهنم نفرستد. عیسی باید آنچه را که حقّ ما بود،  بر خود می گرفت، یعنی در عین حال که بر روی صلیب آویخته شده بود، او باید جهنم را هم تحمل می کرد. به این معنا نیست که عیسی واقعاً به جهنم رفت. اما  اینگونه می توان فهمید که میخها و خارها فقط ابتدای رنج و عذاب عیسی بود. زمانی که خدا خشم و غضب خود را بر عیسی نهاد، رنج و عذاب او شدت گرفت. وقتی تاریکی شد،  بر اساس گفته های بعضی از افراد، تنها به این منظور نبود که خدا رنج و عذاب پسرش را بپوشاند. این تاریکیِ لعنت بود. خشم و غضب خدا بود. تاریکی جهنم بود، و در آن لحظه عیسی  شدت خشم و غضب کامل خدای قادر مطلق را متحمل شد.

وقتی با علمِ به این مطلب صلیب را درک می کنید، اگر مسیحی هستید، بهتر  خواهید فهمید که فیض خدا برای شما چقدر باشکوه است. مأموریت فدیه شدن  که عیسی بر عهده گرفت شامل تحمل خشم خدا به جای شما می باشد، تا جهنمی را که شما لایقش بودید، او متحمل شد. این چه نمایش  فداکارانه ای از محبت و رحمت می باشد! با این حال شما فقط زمانی این نمایش محبت را به طور واضح می بینید و درک می کنید که وحشت و هراس جهنم را درک کنید، بپذیرید و از  ترس بر خود بلرزید.

۵. ترس از جهنم ذهن ما را بر روی انجام تکلیف اعلام انجیل متمرکز می کند.

اگر جهنم واقعی است، و اگر مردم حقیقتاً در خطر گذراندن ابدیت در جهنم می باشند، پس هیچ تکلیفی ضروری تر و مهمتر از این نیست که به  صراحت، کاری را که عیسی به رسولانش پیش از صعود به آسمان گفت را انجام دهیم – خبر خوش بخشش گناهان از طریق عیسی مسیح را به همه دنیا اعلام کنیم!

من فکر می کنم که جان پایپر این موضوع را به درستی درک کرده بود که در مصاحبه ای از طرف گروههای مختلف انجیل گفت: ” اگر باور کنید که جهنم وجود دارد، به سختی می توانید از بشارت انجیل دست بکشید، با اعتقاد به اینکه بعد از این زندگی، رنج و عذاب بی پایان برای افرادی می باشد که به انجیل اعتقاد ندارند.” انواع مختلفی از کارهای خوب وجود دارد که مسیحیان می توانند انجام دهند- و در حقیقت باید این کارها را انجام دهند! اما اگر جهنم واقعی است، ارزش دارد که این را در ذهن خود نگه دارید-  در واقع، ضروری است که این موضوع را مد نظر داشته باشد- یک چیزی که مسیحیان می توانند انجام دهند  ولی هیچ کس دیگری در دنیا آن را انجام نخواهد داد این است که به مردم بگویند چطور گناهانشان بخشیده می شود، چطور می توانند از زندگی ابدی در جهنم رهایی یابند.

نتیجه

هیچ شکّی نیست که تعلیم دادن درباره جهنم ناخوشایند و ترسناک است. این تعلیم وحشتناک است چون که واقعیتِ آن وحشتناک است. اما این دلیلی برای نادیده گرفتن و چشم پوشیدن از آن  نمی شود، و نمی توانیم آن را رد کنیم.

افرادی هستند که فکر می کنند در موعظه شان با رد کردن یا حداقل نادیده گرفتن این تعلیم، خدا را بیشتر جلال  داده و پُرمحبت تر می سازند. حاشا! آنچه که این افراد انجام می دهند این است که  ناخواسته جلال نجات دهنده ما عیسی مسیح را می دزدند،  گویی آنچه که او، ما را از آن نجات داده… آنقدر هم چیزهای بدی نبوده است.

در حقیقت،  ذات و ماهیت وحشتناک آنچه که ما از آن نجات یافته ایم، آنچه که برای آن نجات یافته ایم، بیشتر جلال می یابد. نه  تنها این، بلکه ما هر چه واضح تر و شفافتر وحشت و هراس جهنم را در نظر داشته باشیم، نسبت به کسی که به خاطر ما جهنم را تحمل کرد و ما را نجات داد،  با محبت و قدردانی بیشتر، پرستشی عظیم تر خواهیم داشت.

Greg Gilbert

ترجمه کانون کتاب‌مقدس