عضویت & تأدیب
نیازمند: ترغیب کنندهی اعضای کلیسا
اگر شما مانند اکثر شبانان کلیسا هستید، آخرین چیزی که میخواهید بشنوید اعضای کلیسایی هستند که با تمام ظواهر، پی در پی در مقابل یکپارچگی بدنِ کلیسا دیگران را برمیانگیزند. در هر جایگاهی که باشند، در هر کلاسی که تدریس میکنند، هر رابطهای که دارند، به نظر میرسد که آنها دیگران را به نارضایتی و شکایت و حتی جر و بحث تحریک مینمایند.
شما احتمالا شگفت زده خواهید شد با دانستن اینکه کتاب عبرانیان از اعضای کلیسا دعوت میکند تا پیوسته در پی تحریک کردن و برانگیخن دیگران باشند. تحریک و برانگیختن دیگری در امر نیک.
در کلیسای ما در لوییزویل، ایالت کنتاکی، اغلب اوقات من و مشایخ کلیسا به جماعت در کلیسا دستورالعملهای کتاب عبرانیان را یادآور میشویم. اینجا بخشی از انچه را که به آنها میگوییم را برایتان شرح دهم.
پیشزمینهای کوتاه
بیشتر بخشهای کتاب عبرانیان، رساله ایست با الهیات تشریحی از شخص و کارِ عیسی مسیح. به صورت نه فصل، نویسنده کتاب نگاهی طولانی دارد به قربانی عهد عتیق و نظام کاهنی و اینکه تمام اینها در زندگی و مرگ مسیح تحقق پیدا کرده است. با فصل دهم، به هر حال نویسنده به طور واضح بیان مینماید که همه اینها بایستی در زندگی خوانندگانش ثمر آورد.«در روشنی همه این چیزها» او میگوید به آنها که شما در مسیر خاصی زندگی میکنید. «با توجه این چیزها» کلام بیان میکنید که «شما هم باید به همین طریق زندگی کنید.»
یک تفسیر کوتاه
کتاب عبرانیان در ۱۰: ۲۴- ۲۵ در قلب این پند،نویسنده به خوانندگانش میگوید که سه چیز را انجام دهید:
اول: آنها به خداوند نزدیکتر شدهاند، آن هنگامی که مسیح با مرگش بر صلیب به آنها سکنی گزیدن به پیشگاه تخت خداوند مهیا کرد. آنها خداوند را با اعتماد کامل و لذت عبادت میکنند نه با ترس و لرز. دوم، او از آنها خواسته که به اعترافات ایمان خود استوار بماند، نه روبرگردانده و نابود شوند، بلکه با باور داشتن و ایمان؛ و با این معانی،روحشان را نجات میدهند. با این دو پند، نویسنده از مسیحیان میخواهد که مراقب بر قلبهایشان، ذهنشان و روحشان باشند. اما در اینجا پند سوم هم وجود دارد، که در آن دعوت میکند که به بیرون از خودشان بنگرند و به توجه به خواهران و برادران در مسیح – کلبیسا تمرکز کنند.
نویسنده در آیات ۲۵_۲۴ مینویسد: «و ملاحظه یکدیگر را بنماییم تا به محبت و اعمال نیکو ترغیب نماییم. و از با هم آمدن در جماعت غافل نشویم چنانکه بعضی را عادت است، بلکه یکدیگر را نصیحت کنیم و زیادتر به اندازهای که میبینید که آن روز نزدیک میشود.»
به خاطر تمام کارهایی که مسیح انجام داده و تمام آنچه که اوست، مسیحیان یکدیگر را به محبت کردن و کارهای نیک ترغیب کنند. اما ما چطور باید این را انجام بدهیم؟ با چه توضیحی مسیحیان میتوانند یکدیگر را به خوبی و پرهیزکاری ترغیب کنند؟ این متن خودش دو راه پیشنهاد میدهد_دیدار با یکدیگر را نادیده نگیرید و یکدیگر را تشویق کنید.
اکنون عبارت «از با هم آمدن در جماعت غافل نشوید» عبارتی است که احتمالاً در کتاب مقدس به یک فرد مسیحی متعهد بیان شده که در کلیسای محلی شرکت کند. اگر ما بخشی از بدنِ مسیح هستیم، پس باید پیمان حقیقی ببندیم و زندگیمان را با مومنان کلیسای محلی به اشتراک بگذاریم. این آیه واضحتر از این نمیتواند به این موضوع اشاره کند. اما توجه داشته باشید که این فرمایش «از با هم آمدن در جماعت غافل نشوید» به تنهایی نمیآید.در حقیقت این عبارت یک عبارت وابسته است که به یک عبارت اصلیِ آیه حلقه شده است. این فرمایش که یکدیگر را ملاقات کنید، با معنی دیگری در انتها ارائه میشود. ما مسیحیان برای این هدف که یکدیگر را به محبت کردن و کارهای نیک ترغیب کنیم، با یکدیگرملاقات میکنیم.
شرکت کردن
حداقل، از این جهت ما باید بگوییم که حضور در گردهماییهای کلیسا برای هر مسیحی اختیاری نیست._از این رو نویسنده رساله به عبرانیان – یعنی روحالقدس خودش_ میفرماید: ایماندارانی که به او متعلق هستند، دورهم جمع شوند.
بصورت خیلی عملی، به این معنا است که ما میبایست برنامه کاری خود را مجدد مرتب کنیم تا برای مقدسین وقت بگذاریم. برنامههای کاری میبایست تغییر کنند، تکالیف ممکن است تغییر کنند تا در زمان دیگری انجام شوند. گزارشات ممکن است زودتر یا دیرتر ثبت شوند. بیشتر کلیساها بیش از دو یا سه ساعت در هفته ملاقات نمیکنند، که هنوز حدود ۱۴۵ ساعت برای انجام کارهای دیگر باقی میماند. با توجه به عبرانیان ،تشویق کردن و ترغیب مومنان دیگر میبایست در بالاترین بخش لیستِ اولویتهای هر مسیحی باشد؛ و این به معنای شرکت کردن در جلسات عمومی در کلیسا است.
فقط شرکت نکنید
اما نویسنده عبرانیان بیش از فقط شرکت کردن دعوت میکند. خیلی از اوقات مسیحیان، حضور در کلیسا را به لیست کارهایی که مسیحیان باید انجام دهند، مینگرند. آنها در یک جلسه کلیسایی شرکت میکنند، و به صورت ناشناس در آخر سالن مینشینند، به نیمی از موعظه گوش میدهند، در بین سرود پایانی بدون صحبت کردن با کسی، خارج میشوند و لیست کارهای هفتگی خود را «از باهم آمدن» را خط میزنند. عبرانیان ۱۰: ۲۵ را اطاعت کنید. اما این تمام چیزی نیست که نویسنده عبرانیان در اینجا در ذهن دارد. او به راحتی نمیگوید:«در کلیسا حاضر شو».بر عکس او حضور در کلیسا را خیلی آگاهانه با دانش و محبت و تشویق مومنان دیگر تنظیم میکند. او این حضور را در حوزه ی ترغیب و برانگیختن یکدیگر به محبت کردن و کردار نیک تنظیم میکند.
جلسات عمومی در کلیسای محلی بیشتر به گردهمآیی افراد برای شنیدن موعظه کلام خدا را شامل میشود، گرچه قطعاً و قاعدتاً چنین چیزی هم جزئی از آن است. همچنین این در مورد به اشتراک گذاشتن زندگی با مومنان دیگر که عهد برای حمایت و تشویق دیگران به عنوان مسیحی، بستهاند. در جلسات عمومی در کلیسا است که برای یکدیگر دعا میکنیم، اشک میریزیم و شادمانی میکنیم، بار غصه یکدیگر را تحمل میکنیم و گریه میکنیم. به کلام خداوند گوش میدهیم و در زندگی یکدیگر بکار میبنیدیم. به طور خلاصه، گردهم آمدن در کلیسا بسیار زمان مهمی است برای مومنان که یکدیگر را به دوست داشتن و انجام کارهای نیک ترغیب کنند.
ترغیب و ایجاد انگیزه
در این متن به دو مسئله دیگر توجه کنید. اول، نویسنده عبرانیان میگوید «ملاحظه یکدیگر را بنماییم تا به محبت و اعمال نیکو ترغیب نماییم». او به ما میگوید در کلامی دیگر که به این موضوع بیاندیشید! یک مسیحی میبایست زحمت بکشد، برنامه ریزی کند و نقشه بکشد، طرح ریزی کند و آن را طراحی کند که چطور میباید برادر و خواهرش را به انجام کارهای نیک ترغیب کند _گاهی اوقات او به راحتی این را نمیتواند انجام دهد مگر اینکه زندگیاش بصورت تنگاتنگ با آنها همسو و جفت شده باشد. یک مسیحی چطور میتواند دقیقاً برای خیریت ایماندار دیگر نقشه بریزد و برنامه بچیند، اگر او این چیزها را نمیداند؟
دوم، معنای کلمه ی «ترغیب کردن، برانگیختن» را بدانید. حضور هر فرد در بدن کلیسا باید یک تاثیر چشمگیر بر دیگران داشته باشد. یک برانگیختگی یا ترغیب و تاثیرگذار باشد: محبت کردن و اعمال نیک در زندگی کسانی که در اطرافش هستند را آغاز کند.
به طور خلاصه، شبانان عزیز، ما میخواهیم اعضای کلیسا را تشویق کنیم به برانگیختن و ترغیب نمودن برای انجام کارهای نیک.
مثال
تابستان گذشته من یک پروژه خیلی بزرگ را شروع کردم که چیدن کاشیهای سفالی در لبه ی تراسمان و پیاده رو بود. در یک سمت در زیر درخت، من ظرف یخدان آبی پر از آب گذاشتم، که کاشیهای کثیف را بعد از برش زدن به اندازه مناسب، در آن میشستم. پس از مدتی متوجه شدم که تمام گل و لایِ کاشیها که من شسته بودم، در ته ظرف یخدان ته نشین شده بودند، آب تمیز در روی آن قرار گرفته بود و یک لایه ی ضخیم از گل و لای در ته ظرف بود. اکنون اگر من میخواستم این گل و لای را به هم بزنم و در سراسر آب منتشر کنم، چطور میبایست این کار را انجام دهم؟ بالایش بروم و با زانو به ظرف ضربه بزنم؟ نه، این کار را نمیکنم، آب شاید مواج شود اما گل و لای همانطور محکم و استوار در ته ظرف باقی میمانند. نه، اگر من بخواهم گل و لای را بهم بزنم، میبایست برای برانگیختن گل و لای، باید آب را محکم بهم بزنم. این یک تشابه عالی نیست، این را مطمئن باشید، اما کلیسا به آن شبیه است.
درست نیست که کلیسای حقیقی عیسی مسیح مکانی باشد که مومنان به راحتی هفتهای یکبار گردهم بیایند، تصادفا کسی را ببینند و سپس به دنبال کار و زندگیشان بروند. چقدر شرم آور است که مسیحیان، بدون در نظر گرفتن غیر مسیحیان، فکر کنید که گردهمآیی کلیسایی به خاطر تمام این کارهاست. من میتوانم به چند مورد دیگر بیاندیشم که کلیسا را بدون روح و بیارزش میسازد.
تشویق و ترغیب «غافل نشدن از جماعت» چیز خیلی خسته کننده و ملال آوری نیست. از مسیحیان دعوت نمیشود که بیاراده روی نیمکت کلیسا بنشینند؛ برعکس از ایشان میخواهد با انرژی و پر هیاهو زندگی کنند. او از مسیحیان میخواهد که با دیگر مسیحیان زندگی کنند، به آنها محبت کنند، آنها را تشویق کنند و بربیانگیزندشان به انجام کارهای نیک. مهمتر اینکه به آنها نوید دهند که روزی پادشاه آنها بازخواهد گشت. «رفتن به کلیسا» این کار را انجام نمیدهد، فقط با «کلیسا بودن» میتوانیم به چیزی که مسیح برایمان به عنوان قومش خواسته است، تحقق ببخشیم.
به قلم گرگ گیلبرت
ترجمه کانون کتابمقدس