موعظه و الاهیات
مسئولیت کتاب مقدس برای احیای مجدد کلیسا
در نقاط بسیاری از ایالات متحده( و چند نقطه دیگر دنیا) کلیساهای بشارتی Evanglical به طور نسبتاً جدّی دیدگاه آنجا را به هم ریختهاند.
بسیاری از این کلیساها همچون ویرانههایی هستند که مردم از آنها دوری کرده و از سمت دیگر خیابان عبور می کنند تا با آنها رو برو نشوند. افرادی که متعلق به آن کلیساها هستند ادعا میکنند که به انجیل ایمان دارند، و بیانیه تاریخی آنها، انجیل را اعتراف میکند. بعضی از مسیحیان حقیقی عضو چنین کلیساهایی هستند. اما به طور کلی زندگی این کلیساها هر چیزی غیر از پیغام مسیح را اعلام میکند. این کلیساها به جای خوراک مقوّی مورد نیاز مردم، ضایعات سمّی پراکنده میکنند.
بعضی از کلیساها که به این نقطه رسیدهاند، ممکن است که غیر قابل احیا باشند. اما موضوع ناراحت کننده این است که، بسیاری از افرادِ متعلق به این کلیساهای انجیلی به نظر میرسد به این نتیجه رسیده اند که چنین کلیساهایی را نادیده بگیرند و به سادگی کلیساهای جدیدی را بنا کنند.
بنای کلیساهای جدید بسیار مهم و استراتژیک است، و من خوشحالم که بسیاری از افراد مسئولیت این کار را به عهده میگیرند.
اما اگر شما باغی دیدید که پر از علفهای هرز شده، آیا به سادگی زنبقهای تازه و زیبا را در وسط آن میکارید؟ اگر نتوانستید اخبار را در تلویزیون گوش کنید، چون رادیو سر و صدا میکند، آیا به سادگی صدای تلویزیون را زیاد میکنید؟
من پیشنهاد میکنم که احیای مجدد کلیسا- آوردن حیات به کلیساهای مرده، با رسیدگی به دلایل انحطاط و زوال و تلاش برای وفادارماندن در ایمان- یک مسئولیت کتاب مقدسی است. این زمانی است که ما این کلیساها را میبینیم که به عنوان ضدِ شاهدان مسیح عمل میکنند، ما باید مطابق کتاب مقدس، این بار را در دل داشته باشیم که کاری در این رابطه انجام دهیم. مسئولیت این مقاله اثبات این نکته است.
احیای مجدد کلیسا: اولویت رسولی
به رساله اول قرنتیان توجه کنید. پولس کلیسای قرنتس را حدود سال ۵۰ میلادی بنا کرد، و چند سال بعد، به خاطر سؤالاتی که کلیسا از او پرسیده و همچنین در پاسخ به گزارشی که او درباره کلیسا شنیده بود، این نامه را به آنها نوشت. چه مسئله ای پولس را وادار به نوشتن کرد؟ به موارد زیر توجه کنید:
جدایی و نزاع : بعضی میگفتند” من پیرو پولس هستم” یا ” من پیرو اپلس هستم”
( ۱: ۱۰ – ۱۷ )
{ ۱۰ ای دوستان من، به نام خداوند ما عیسی مسیح از شما درخواست میکنم که همۀ شما در آنچه که میگویید توافق داشته باشید و دیگر بین شما اختلاف و نفاقی نباشد بلکه با یک فکر و یک هدف کاملا متحد باشید ۱۱ زیرا ای دوستان من، اعضای خانوادۀ «خلوئی» به من خبر دادهاند که در میان شما نزاعهایی وجود دارد. ۱۲ منظورم این است که یکی میگوید: «من طرفدار پولس هستم» و دیگری میگوید: «من طرفدار اپلس هستم.» آن یکی خود را پیرو پطرس میداند و دیگری خود را پیرو مسیح! ۱۳ آیا مسیح به دستهها تقسیم شده است؟ آیا پولس برای شما مصلوب گردید؟ آیا به نام پولس تعمید گرفتید؟! ۱۴ خدا را شکر که هیچ یک از شما را جز کرسپوس و غایوس تعمید ندادم. ۱۵ بنابراین هیچ کس نمیتواند ادعا کند که من او را به نام خود تعمید دادهام. ۱۶ آری من همچنین خانوادۀ استیفان را نیز تعمید دادم ولی جز ایشان دیگر کسی را به خاطر ندارم که تعمید داده باشم. ۱۷ به هر حال مسیح مرا نفرستاد که تعمید دهم، بلکه تا بشارت دهم و او نمیخواست که من با فصاحت کلام سخن بگویم مبادا قدرت صلیب او بی اثر شود.}
رابطه جنسی غیراخلاقی را تحمل میکردند ( ۵: ۱ – ۱۳)
{۱ در حقیقت شایع شده است که در میان شما یک نوع رابطۀ جنسی نامشروع وجود دارد، و این عمل آنقدر زشت است که حتّی در میان کافران هم یافت نمیشود، زیرا میشنوم که شخصی با زن پدر خود رابطه دارد. ۲ چرا به عوض اینکه خجل گشته و مقصر را از میان خود بیرون کنید، افتخار هم میکنید؟ ۳ اگر چه من جسمأ از شما دور هستم، ولی روحأ حاضرم و چنان شخص مجرم را در نام خداوند عیسی محکوم ساختم که گویی خودم در آنجا حضور داشتم. ۴ پس وقتی که شما با روح من و قدرت عیسی، خداوند ما جمع شوید، ۵ این شخص را به شیطان تسلیم کنید تا طبیعت نفسانی او نابود شده و در روز خداوند یعنی روز داوری روحش نجات یابد. ۶ فخر شما در این مورد بی جاست. مگر نمیدانید که با کمی خمیر مایه مقدار زیادی خمیر ور میآید؟ ۷ پس اگر میخواهید خمیر تازه (فطیر) باشید (چنانکه هستید) باید خمیر مایۀ کهنه را تمامأ از میان بردارید، زیرا مسیح که «قربانی عید فصح» ما است ذبح شده است. ۸ بنابراین، عید فصح را نه با خمیر مایۀ ترش و کهنه (خمیر مایۀ بدخواهی و شرارت) بلکه با نان فطیر که نان صمیمیت و صداقت است نگاه داریم. ۹ در نامهای به شما نوشتم که با اشخاص شهوت ران معاشرت نکنید، ۱۰ ولی منظور من این نبود که با تمام اشخاص شهوت ران این جهان یا طمعکاران و کلاهبرداران و یا بت پرستان کاری نداشته باشید، زیرا در این صورت مجبور میشوید این دنیا را ترک کنید، ۱۱ بلکه مقصود من این بود که با کسانی که خود را مسیحی میدانند ولی مرتکب زنا، طمع، بت پرستی، ناسزاگویی، مستی و یا کلاهبرداری میگردند معاشرت نکنید، حتّی با چنین اشخاصی غذا هم نخورید، ۱۲ زیرا من با افراد خارج از کلیسا چکار دارم که دربارۀ آنها قضاوت کنم؟ وظیفۀ شما این است که نسبت به اهل کلیسا داوری کنید ۱۳ و داوری افرادی که خارج از کلیسا هستند با خدا خواهد بود. آن مرد شریر را از میان خود برانید!}
دادخواهی و مرافعه میان اعضای کلیسا ( ۶ : ۱ – ۸ )
{ ۱ هر گاه یکی از شما از برادر خود شکایتی داشته باشد آیا جرأت میکند به عوض اینکه اجازه دهد ایمانداران، موضوع را حل و فصل کند، به داوران نادرست رجوع نماید؟ ۲ مگر نمیدانید که ایمانداران، جهان را داوری خواهند کرد؟ و اگر شما باید جهان را داوری کنید آیا لیاقت آن را ندارید که در مورد موضوعات کوچک داوری نمایید؟ ۳ آیا نمیدانید که ما دربارۀ فرشتگان قضاوت خواهیم کرد؟ پس چقدر بیشتر دربارۀ امور این زندگی! ۴ بنابراین اگر چنین موضوعاتی پیش میآید، آیا شما میخواهید آنها را برای حل و فصل نزد اشخاصی ببرید که در کلیسا هیچ اعتباری ندارند؟ ۵ من این را میگویم تا شما شرمنده شوید! آیا در میان شما یک نفر عاقل که بتواند اختلاف بین دو برادر را رفع کند وجود ندارد؟! ۶ آیا برادری علیه برادر دیگر به دادگاه میرود؟ و آیا اجازه میدهید که بی ایمانان موضوع را دادرسی نمایند؟ ۷ در واقع شکایت کردن از یکدیگر نشانۀ ضعف و شکست شماست. آیا برای شما بهتر نیست که مظلوم واقع شوید؟ آیا بهتر نیست که گول کسی را بخورید؟ ۸ ولی در عوض شما نسبت به دیگران ظلم میکنید و آنها را گول میزنید و حتّی با ایمانداران دیگر هم همین طور میکنید.}
•اغتشاش و سرگردانی در رابطه با ازدواج و روابط جنسی( ۷ : ۱ – ۲۰ )
{ ۱ هر گاه یکی از شما از برادر خود شکایتی داشته باشد آیا جرأت میکند به عوض اینکه اجازه دهد ایمانداران، موضوع را حل و فصل کند، به داوران نادرست رجوع نماید؟ ۲ مگر نمیدانید که ایمانداران، جهان را داوری خواهند کرد؟ و اگر شما باید جهان را داوری کنید آیا لیاقت آن را ندارید که در مورد موضوعات کوچک داوری نمایید؟ ۳ آیا نمیدانید که ما دربارۀ فرشتگان قضاوت خواهیم کرد؟ پس چقدر بیشتر دربارۀ امور این زندگی! ۴ بنابراین اگر چنین موضوعاتی پیش میآید، آیا شما میخواهید آنها را برای حل و فصل نزد اشخاصی ببرید که در کلیسا هیچ اعتباری ندارند؟ ۵ من این را میگویم تا شما شرمنده شوید! آیا در میان شما یک نفر عاقل که بتواند اختلاف بین دو برادر را رفع کند وجود ندارد؟! ۶ آیا برادری علیه برادر دیگر به دادگاه میرود؟ و آیا اجازه میدهید که بی ایمانان موضوع را دادرسی نمایند؟ ۷ در واقع شکایت کردن از یکدیگر نشانۀ ضعف و شکست شماست. آیا برای شما بهتر نیست که مظلوم واقع شوید؟ آیا بهتر نیست که گول کسی را بخورید؟ ۸ ولی در عوض شما نسبت به دیگران ظلم میکنید و آنها را گول میزنید و حتّی با ایمانداران دیگر هم همین طور میکنید. ۹ مگر نمیدانید که مردمان نادرست در پادشاهی خدا نصیبی نخواهند داشت؟ خود را فریب ندهید. افراد شهوت ران، بت پرستان، زناکاران، لواط گران، ۱۰ دزدان، طمعکاران، مست کنندگان، ناسزاگویان و کلاهبرداران در پادشاهی خدا هیچ بهرهای نخواهند داشت ۱۱ و بعضی از شما چنان بودید، ولی اکنون از گناهان خود پاک شدهاید و جزو مقدّسین خدا گشته و به نام عیسی مسیح خداوند و روح خدای ما کاملا نیک محسوب شدهاید. ۱۲ ممکن است کسی بگوید: «در انجام هر کاری آزاد هستم»، اما هر کاری مفید نیست آری، من در انجام هر کار آزادم، اما نمیگذارم که چیزی مرا بندۀ خود سازد. ۱۳ باز هم ممکن است کسی بگوید: «خوراک برای شکم و شکم برای خوراک است» آری، اما سرانجام خداوند هر دو را نابود خواهد ساخت! بدن انسان برای شهوت رانی نامشروع ساخته نشده است، بلکه برای خداوند است و خداوند برای بدن است ۱۴ و چنانکه خدا، عیسی خداوند را با قدرت خود پس از مرگ زنده گردانید، ما را نیز زنده خواهد گردانید. ۱۵ آیا نمیدانید که بدنهای شما اعضای بدن مسیح هستند؟ آیا شایسته است که عضوی از بدن مسیح را بردارم و آن را عضو بدن یک فاحشه بسازم؟ ابدأ! ۱۶ مگر نمیدانید مردی که با فاحشه بپیوندد جسمأ با او یکی میشود زیرا کلام خدا میفرماید: «این دو یک تن واحد خواهند بود»، ۱۷ اما هر که به خداوند بپیوندد روحأ با او یکی است. ۱۸ از شهوت رانی بگریزید. هر گناه دیگری که انسان مرتکب میشود خارج از بدن است، اما هر که مرتکب گناهان جنسی میشود نسبت به بدن خود گناه میکند. ۱۹ آیا نمیدانید بدن شما معبد روحالقدس است که خداوند به شما بخشیده است و در شما ساکن است؟ علاوه بر این شما دیگر صاحب بدن خود نیستید، ۲۰ زیرا با قیمت گزافی خریده شدهاید. پس بدنهای خود را برای جلال خدا بکار ببرید.}
•شقاق در کلیسا در رابطه با آزادی مسیحی ( ۸ : ۱- ۱۳؛ ۱۰: ۱ – ۳۳)
{ ۱ و اما درباره خوراکهای تقدیم شده به بتها: البته همان طور که شما میگویید «همه ما اشخاص دانایی هستیم» ولی چنین دانشی آدم را مغرور میسازد، اما محبت بنا میکند. ۲ اگر کسی گمان میکند که بر همه چیز واقف است، واقعأ آن طوری که باید و شاید هنوز چیزی نمیداند، ۳ اما کسی که خدا را دوست دارد به وسیلۀ خدا شناخته شده است. ۴ پس دربارۀ خوراکهایی که به بتها تقدیم شده است: ما میدانیم که بت واقعیت ندارد و خدای دیگری جز خدای یکتا نیست. ۵ حتّی اگر به قول آنها خدایانی در آسمان و زمین وجود داشته باشند (همان طور که میبینیم آنها به این گونه خدایان و خداوندان معتقدند) ۶ برای ما فقط یک خدا هست یعنی خدای پدر که آفریننده همه چیز است و ما برای او زندگی میکنیم و فقط یک خداوند وجود دارد، یعنی عیسی مسیح که همه چیز به وسیلۀ او آفریده شد و ما در او زیست میکنیم. ۷ اما همه مردم این را نمیدانند، بعضیها چنان با بتها خو گرفتهاند که تا به امروز خوردن خوراکی هایی را که به بتها تقدیم شده خوردن قربانی بتها میدانند و هر وقت از آن بخورند وجدان ضعیفشان جریحه دار میگردد. ۸ البته خوراک، ما را به خدا نزدیکتر نخواهد ساخت، نه از خوردن آن غذاها نفعی عاید ما میشود نه از نخوردن آنها ضرری. ۹ اما مواظب باشید مبادا این آزادی عمل شما به نحوی باعث لغزش اشخاص ضعیف گردد. ۱۰ اگر کسی تو را که شخص دانایی هستی بر سر سفره بتکده نشسته ببیند، آیا این عمل تو کسی را که دارای وجدان ضعیفی است، به خوردن قربانیهای بت تشویق نخواهد کرد؟ ۱۱ پس روشنفکری تو باعث میشود برادر ضعیفی که مسیح به خاطر او مرد نابود شود. ۱۲ و به این ترتیب شما نسبت به ایمانداران دیگر گناه میکنید و وجدان ضعیف آنها را جریحه دار میسازید و از این بدتر، نسبت به خود مسیح هم گناه میکنید! ۱۳ بنابراین اگر خوراکی را که میخورم باعث لغزش برادرم شود تا ابد گوشت نخواهم خورد مبادا باعث لغزش او بشوم.}
•نزاع ها در پرستش ( فصلهای ۱۱ – ۱۴ )
۱۱{۱ از من پیروی کنید همان طور که من از مسیح پیروی میکنم. ۲ اکنون باید شما را تحسین کنم زیرا همیشه به یاد من هستید و از آن تعالیمی که به شما سپردم پیروی میکنید. ۳ اما میخواهم بدانید که سر هر مرد مسیح است و سر هر زن شوهر اوست و سر مسیح خداست. ۴ پس مردی که با سر پوشیده دعا کند یا پیامی از طرف خدا بیاورد سر خود یعنی مسیح را رسوا میسازد. ۵ همچنین زنی که با سر برهنه دعا کند یا پیامی از خدا بیاورد سر خود یعنی شوهرش را رسوا ساخته و با زنی که سرش تراشیده شده، هیچ فرقی ندارد. ۶ اگر پوشاندن یا نپوشاندن سر برای زنی مهم نیست پس سر خود را هم بتراشد و اگر تراشیدن موی سر برای زن رسوایی به بار میآورد بهتر است که سر او هم پوشیده باشد. ۷ لازم نیست که مرد سر خود را بپوشاند زیرا او صورت و جلال خدا را منعکس میسازد اما زن، جلال مرد را منعکس میسازد، ۸ زیرا مرد از زن آفریده نشد بلکه زن از مرد به وجود آمد ۹ و مرد نیز به خاطر زن آفریده نشد بلکه زن برای مرد خلق شد. ۱۰ به این جهت و همچنین به خاطر فرشتگان، زن باید سر خود را بپوشد تا نشان دهد که تحت فرمان است. ۱۱ به هر حال در اتحاد ما با خداوند زن از مرد یا مرد از زن بی نیاز نیست ۱۲ زیرا چنانکه زن از مرد به وجود آمد مرد از زن متولد میشود. نه تنها هر دوی آنها بلکه همه چیز متعلق به خداست. ۱۳ خودتان قضاوت کنید آیا شایسته است که زن با سر برهنه در پیشگاه خدا دعا کند؟ ۱۴ مگر خود طبیعت به شما نمیآموزد که گیسوی بلند برای مرد شرم آور است ۱۵ اما برعکس، گیسوی بلند زن، مایه افتخار اوست و برای این به او داده شده است تا با آن سر خود را بپوشاند. ۱۶ اگر کسی بخواهد در این خصوص مجادله کند تنها چیزی که به او میگویم این است که ما و کلیساهای خدا روش دیگری غیر از این نداریم. ۱۷ ولی در مورد دستورات زیر، شما را تحسین نمیکنم زیرا وقتی دور هم جمع میشوید نتیجۀ آن نه تنها به سود شما نیست بلکه به زیان شماست. ۱۸ اولا میشنوم هنگامی که به صورت کلیسا دور هم جمع میشوید به دستههای مختلف تقسیم میگردید و این را تا اندازهای باور میکنم ۱۹ زیرا شکی نیست که باید در میان شما دستههایی به وجود آید تا اشخاص صمیمی شناخته شوند. ۲۰ وقتی دور هم جمع میشوید برای خوردن شام خداوند نیست، ۲۱ زیرا در هنگام خوردن هر کسی با عجله شام خود را میخورد و در نتیجه عدهای گرسنه میمانند در حالی که دیگران مست میشوند. ۲۲ عجب! مگر خانهای ندارید که در آن بخورید و بنوشید؟ آیا به این وسیله میخواهید کلیسای خدا را تحقیر نمایید و اعضای نیازمند را خجل سازید؟ به شما چه بگویم؟ آیا میتوانم در این امر شما را تحسین کنم؟ ابدأ ۲۳ تعالیمی را که به شما دادم از خود خداوند گرفتم و آن این بود که عیسی خداوند در شبی که تسلیم دشمنان شد نان را گرفت ۲۴ و بعد از شکرگزاری آن را پاره کرده گفت: «این است بدن من برای شما. این را به یاد من بجا آورید.»۲۵ همان طور پس از شام پیاله را نیز برداشته گفت: «این پیاله همان پیمان تازهای است که با خون من بسته میشود. هرگاه این را مینوشید به یاد من بنوشید». ۲۶ زیرا تا وقت آمدن خداوند هرگاه این نان را بخورید و پیاله را بنوشید مرگ او را اعلام میکنید. ۲۷ بنابراین اگر کسی بطور ناشایست نان را بخورد و پیاله را بنوشد نسبت به بدن و خون خداوند مرتکب خطا خواهد شد. ۲۸ بنابراین هر کس باید خود را بیازماید آن وقت از آن نان بخورد و از آن پیاله بنوشد، ۲۹ زیرا کسی که معنی و مفهوم بدن مسیح را درک نکند و از آن بخورد وبنوشد با خوردن و نوشیدن آن، خود را محکوم میسازد. ۳۰ به همین سبب است که بسیاری از شما ضعیف و مریض هستید و عدهای نیز مردهاند. ۳۱ اما اگر اول خود را میآزمودیم محکوم نمیشدیم. ۳۲ ولی خداوند ما را داوری و تنبیه میکند تا با جهان محکوم نگردیم. ۳۳ پس ای دوستان من، هر وقت برای خوردن شام خداوند دور هم جمع میشوید منتظر یکدیگر باشید ۳۴ و اگر کسی گرسنه است در منزل خود غذا بخورد مبادا جمع شدن شما باعث محکومیت شما شود و در خصوص مطالب دیگر، هر وقت به آنجا بیایم آنها را حل و فصل خواهم کرد.}
•تعالیم غلط در رابطه با رستاخیز ( فصل ۱۵)
{ ۱ ای دوستان من، اکنون میخواهم مژدهای را که قبلا به شما اعلام کرده بودم و شما قبول نمودید و در آن پایدار هستید به یاد شما بیاورم. ۲ اگر به آن متوسل باشید به وسیلۀ آن نجات مییابید، مگر اینکه ایمان شما واقعی نباشد. ۳ آنچه را که به من رسیده بود یعنی مهمترین حقایق انجیل را به شما سپردم و آن این است که مطابق پیشگوییهای تورات و نوشتههای انبیا، مسیح برای گناهان ما مرد ۴ و مدفون شد و نیز بر طبق کتاب مقدّس در روز سوم زنده گشت ۵ و بعد خود را به پطرس و پس از آن به دوازده حواری ظاهر سخت ۶ و یک بار هم به بیش از پانصد نفر از پیروان دیگر ظاهر شد که اغلب آنها تا امروز زندهاند ولی بعضی مردهاند. ۷ بعد از آن یعقوب و سپس تمام رسولان او را دیدند ۸ و آخر همه خود را به من که در برابر آنان طفلی نارس بودم ظاهر ساخت، ۹ زیرا من از تمام رسولان او کمتر هستم و حتّی شایستگی آن را ندارم که رسول خوانده شوم، چون بر کلیسای خدا جفا میرسانیدم ۱۰ اما به وسیلۀ فیض خدا آنچه امروز هستم، هستم و فیضی که او نصیب من گردانید بیهوده نبود، زیرا من از همۀ ایشان بیشتر زحمت کشیدم گرچه واقعأ من نبودم بلکه فیض خدا بود که با من کار میکرد. ۱۱ به هر حال خواه من بیشتر زحمت کشیده باشم، خواه ایشان، تفاوتی ندارد زیرا، این است آنچه همۀ ما اعلام میکنیم و شما نیز به این ایمان آوردهاید. ۱۲ پس اگر مژدهای را که ما اعلام میکنیم این باشد که مسیح پس از مرگ زنده شد چگونه بعضی از شما میتوانید ادعا کنید که قیامت مردگان وجود ندارد؟ ۱۳ اگر قیامت مردگان وجود نداشته باشد پس مسیح هم زنده نشده است! ۱۴ و اگر مسیح زنده نشده باشد، هم بشارت ما پوچ است و هم ایمان شما! ۱۵ و وقتی گفتیم که خدا مسیح را زنده ساخته است، در صورتی که زنده شدن مردگان درست نباشد، دربارۀ خدا شهادت دروغ دادهایم. ۱۶ زیرا اگر مردگان زنده نمیشوند مسیح هم مسلمأ زنده نشده است ۱۷ و اگر مسیح زنده نشده است ایمان شما بیهوده است و شما هنوز در گناهان خود هستید ۱۸ و از آن گذشته ایماندارانی هم که مردهاند باید هلاک شده باشند! ۱۹ اگر امید ما به مسیح فقط منحصر به این زندگی باشد از تمام مردم بدبختتر هستیم! ۲۰ اما در حقیقت مسیح پس از مرگ زنده شد و اولین کسی است که از میان مردگان برخاسته است ۲۱ زیرا چنانکه مرگ به وسیلۀ یک انسان آمد همان طور قیامت از مردگان نیز به وسیلۀ یک انسان دیگر فرا رسید. ۲۲ و همان طور که همۀ آدمیان به خاطر همبستگی با آدم میمیرند، تمام کسانی که با مسیح متحدند زنده خواهند شد. ۲۳ اما هر کس به نوبت خود زنده میشود اول مسیح و بعد در وقت آمدن او آنانی که متعلق به او هستند. ۲۴ پس از آن پایان کار فرا خواهد رسید و مسیح تمام فرمانروایان و قوتها و قدرتها را برانداخته و پادشاهی را به خدای پدر خواهد سپرد. ۲۵ زیرا تا آن زمانی که خدا همۀ دشمنان را زیر پای مسیح نگذارد او باید به سلطنت خود ادامه دهد. ۲۶ آخرین دشمنی که برانداخته میشود مرگ است. ۲۷ کلام خدا میگوید که خدا همه چیز را زیر پای مسیح قرار داده است ولی البته معلوم است که عبارت «همه چیز» شامل خدا که همه چیز را تحت فرمان مسیح میگذارد نمیشود. ۲۸ وقتی که همه چیز تحت فرمان مسیح قرار بگیرد، مسیح نیز که پسر خداست خود را در اختیار خدا که همه چیز را به فرمان او گذاشت قرار خواهد داد تا خدا بر کل کائنات حاکم گردد. ۲۹ در غیر این صورت برای چه، عدهای از طرف مردگان تعمید میگیرند؟ اگر مردگان اصلا زنده نمیشوند چرا دیگران به نام ایشان تعمید میگیرند؟ ۳۰ و ما چرا باید در تمام ساعات زندگی با خطر روبرو باشیم؟ ۳۱ ای دوستان من، چون به اتحاد شما با خداوند، عیسی مسیح افتخار میکنم سوگند میخورم که هر روز با مرگ روبرو میشوم. ۳۲ اگر من فقط از روی انگیزههای انسانی در افسس با جانوران میجنگیدم چه چیزی عاید من میشد؟ اگر مردگان زنده نمیشوند، پس «بخوریم و بنوشیم زیرا فردا خواهیم مرد.» ۳۳ گول نخورید معاشران بد، اخلاق خوب را فاسد میسازند. ۳۴ درست فکر کنید و دیگر گناه نکنید، زیرا بعضی از شما خدا را نمیشناسید و این را برای شرمساری شما میگویم. ۳۵ شاید کسی بپرسد: «مردگان چگونه زنده میشوند و با چه نوع بدنی ظاهر میشوند؟» ۳۶ ای نادانان، وقتی تخمی در زمین میکارید آن زنده نخواهد شد مگر اینکه اول بمیرد ۳۷ و آنچه میکاری فقط یک دانه است، خواه یک دانۀ گندم باشد یا هر دانۀ دیگر و آن هنوز شکل نهایی خود را نگرفته است. ۳۸ خدا بر طبق ارادۀ خود بدنی به آن میدهد و به هر نوع تخم، بدنی مخصوص میبخشد. ۳۹ گوشت همۀ موجودات زنده یک جور نیست، گوشت آدمیان یک جور است و هر دسته از حیوانات، پرندگان و ماهیان گوشت مخصوص به خود دارند. ۴۰ اجسام آسمانی با اجسام زمینی فرق دارند و زیباییهای آنها نیز با هم متفاوت است. ۴۱ زیبایی خورشید یک جور است و زیبایی ماه و ستارگان نحوی دیگر و حتّی در میان ستارگان زیبائیهای گوناگون یافت میشود. ۴۲ زنده شدن مردگان نیز چنین خواهد بود: آنچه به خاک سپرده میشود فانی است و آنچه بر میخیزد فنا ناپذیر است. ۴۳ آنچه به خاک میرود ذلیل و خوار است. آن چه بر میخیزد پر جلال است. در ضعف و ناتوانی کاشته میشود و در قدرت سبز میشود. ۴۴ بدن جسمانی به خاک سپرده میشود و بدن روحانی بر میخیزد. همچنان که بدن جسمانی هست، بدن روحانی نیز وجود دارد. ۴۵ در این خصوص کتاب مقدّس میفرماید: «اولین انسان یعنی آدم، نفس زنده گشت» اما آدم آخر روح حیات بخش گردید. ۴۶ آنچه روحانی است اول نمیآید. اول جسمانی و بعد از آن روحانی میآید. ۴۷ آدم اول از خاک زمین ساخته شد و آدم دوم از آسمان آمد. ۴۸ خاکیان به او که از خاک ساخته شد شبیهاند و آسمانیها هم به او که از آسمان آمد شباهت دارند. ۴۹ همان گونه که شکل خاکی به خود گرفتیم، شکل آسمانی نیز به خود خواهیم گرفت. ۵۰ ای دوستان، مقصودم این است که آنچه از گوشت و خون ساخته شده است نمیتواند در پادشاهی خدا سهیم گردد و آنچه فانی است نمیتواند در فنا ناپذیری نصیبی داشته باشد. ۵۱ گوش دهید تا رازی را برای شما فاش سازم. همۀ ما نخواهیم مرد ۵۲ بلکه در یک لحظه با یک چشم به هم زدن به محض آنکه صدای شیپور اخر شنیده شود تغییر خواهیم یافت زیرا شیپور به صدا در میآید و مردگان برای حیات فنا ناپذیر زنده میشوند و ما نیز تغییر خواهیم یافت ۵۳ زیرا فنا باید با بقاء پوشیده شود و مرگ به حیات جاودان ملبس گردد. ۵۴ حیات پوشیده شود آنچه کلام خدا میفرماید به حقیقت خواهد پیوست که «مرگ نابود گشته و پیروزی، کامل گردیده است» ۵۵ ای مرگ، پیروزی تو کجاست و ای موت، نیش تو کجا؟» ۵۶ نیش مرگ از گناه زهر آگین میشود و گناه از شریعت قدرت میگیرد. ۵۷ اما خدا را شکر که او به وسیلۀ خداوند ما عیسی مسیح به ما پیروزی بخشیده است. ۵۸ بنابراین ای دوستان عزیز من، پا برجا و استوار بمانید. همیشه در کار و خدمت خداوند مشغول باشید زیرا میدانید که زحمات شما در خدمت او بی نتیجه نخواهد بود.}
اگر نگاه ریز بینانه ای داشته باشید و خود را با خصوصیات فرهنگی آن زمان وفق دهید، کلیسای قرنتس در سال ۵۵ میلادی، تصویر بسیاری از کلیساهای بشارتی امروز است. کلیساهای بسیاری امروزه به شکل مشابهی، ترکیبی از تعالیم دروغین، مسائل غیر اخلاقی، جدایی، نزاع در میان افراد، و تمام مسائل دنیایی را در خود دارند. امروزه بسیاری از کلیساها، برای اینکه زندگیشان را حفظ و سلامتیشان را احیا کنند، نیاز به جراحی ریشه ای و اساسی شبان دارند .
پس وقتی پولس با این مسائل در قرنتس مواجه شد، چه کاری انجام داد؟ او نگفت، ” امیدی برای این افراد نیست. آنها گروهی از ایمانداران دروغین و مغرور هستند، افراد مذهبی سرکش. شما دیگر نیازی به چنین افرادی در کلیسای خود ندارید.” – و بعد به تیموتائوس مأموریت بدهد که برود و کلیسای جدیدی در قرنتس بنا کند.
بلکه او از آنها درخواست و التماس کرد. او بارها و بارها به دیدن آنها رفت. آنها را توبیخ کرد و به آنها دستورالعملهایی داد و آنها را تحمل کرد. به طور خلاصه، او برای اصلاح کلیسای خدا که در قرنتس بود کار کرد.
بله، تغییرات و تفاوتهایی بین شرایط پولس و ما وجود دارد. یکی از آنها این است که، این کلیسا تنها کلیسای قرنتس در آن زمان بود. اما این نکته هنوز برقرار است: به جای اینکه کلیسای قرنتس را طرد کند تا به سادگی در گناهش فاسد شود، پولس کار کرد تا آن را بازسازی و اصلاح کند. یک چنین اصلاح و بازسازی ، دقیقاً مشابه همان چیزی است که بسیاری از کلیساهای بشارتی امروزه به آن نیاز دارند.
و این موافق با اولویتهای اصلی پولس به عنوان یک رسول میباشد. برخلاف بعضی از مبشرین برون مرزی معاصر، پولس سعی نکرد که تا حد امکان کلیساهای زیادی را در زمان کوتاه بنا کند. بلکه، این کاری است که پولس بعد از سفر اول بشارتی خود انجام داد:” و بعد از ایامی چند، پولس به برنابا گفت: برگردیم و برادران را در هر شهری که در آنها به کلام خداوند اعلام نمودیم، دیدن کنیم که چگونه میباشند.” ( اعمال ۱۵: ۳۶) بنابراین پولس” و از سوریه و قیلیقیه عبور کرده، کلیساها را استوار نمود.”( اعمال ۱۵: ۴۱)
برای پولس سلامتی کلیساهایی که از قبل بنا کرده بود اهمیت داشت، با وجود اینکه منطقه وسیعی از مدیترانه هنوز نیاز به بشارت داشت، و هدفش این بود که شخصاً این کار را انجام دهد.
( رومیان ۱۵: ۲۰){۲۰ هدف من همیشه این بوده است که در جاهایی که نام مسیح به گوش مردم نرسیده است بشارت دهم، مبادا بر شالودهای که کسی دیگر نهاده بنا نمایم} او از مسیر منطقه ای که قبلاً در آن کار کرده بود، بازگشت تا کلیساها را تقویت کند. من پیشنهاد میکنم که اگر ما میخواهیم قدمهای پولس را دنبال کنیم، همانطور که کتاب مقدس این را از ما میخواهد (اول قرنتیان ۴: ۱۷، ۱۱: ۱ ؛ فیلیپیان ۳: ۱۷ ) ، پس باید مسئولیت سلامت کنونی و قوت جماعتها را بر عهده داشته باشیم، جماعت هایی که نام ” مسیحی ” را بر خود حمل میکنند و ادعا میکنند که طرفدار انجیل هستند.{ اول قرنتیان ۴ {۱۷ برای این منظور «تیموتائوس» را پیش شما فرستادم. او فرزند عزیز و وفادار من در خداوند است. اصولی را که از مسیح آموختم و در همه جا در کلیساها تعلیم میدهم او به شما یاد آوری خواهد کرد.} اول قرنتیان ۱۱ { ۱ از من پیروی کنید همان طور که من از مسیح پیروی میکنم} فیلیپیان ۳: ۱۷{ ۱۷ ای دوستان من، همه شما از من سرمشق بگیرید و به کسانی که از نمونه ما پیروی میکنند نگاه کنید.}
کلیساها مانند گلدان نیستند که برای تقویت گلهای آن ، کود گیاهی بدهیم و وقتی رو به خرابی میروند، برای سالها یا دهه ها یا حتی قرنها بوی بدی از خود منتشر کرده به طوری که بوی خوش مسیح را کاملاً پایمال میکند. وقتی کلیسایی منقسم میشود، اعلام میکند که مسیح منقسم شده است ( اول قرنتیان ۱ : ۱۳ ) { ۱۳ آیا مسیح به دستهها تقسیم شده است؟ آیا پولس برای شما مصلوب گردید؟ آیا به نام پولس تعمید گرفتید؟! }وقتی کلیسایی فساد غیراخلاقی را تحمل میکند، به دنیا میگوید که مسیح، قدوس نیست- و افرادی که روابط جنسی غیراخلاقی دارند و بت پرستان و افراد مست و شیّاد وارث ملکوت خدا خواهند شد. ( رجوع کنید به اول قرنتیان ۶: ۹ – ۱۱) { ۹ مگر نمیدانید که مردمان نادرست در پادشاهی خدا نصیبی نخواهند داشت؟ خود را فریب ندهید. افراد شهوت ران، بت پرستان، زناکاران، لواط گران، ۱۰ دزدان، طمعکاران، مست کنندگان، ناسزاگویان و کلاهبرداران در پادشاهی خدا هیچ بهرهای نخواهند داشت ۱۱ و بعضی از شما چنان بودید، ولی اکنون از گناهان خود پاک شدهاید و جزو مقدّسین خدا گشته و به نام عیسی مسیح خداوند و روح خدای ما کاملا نیک محسوب شدهاید. }
پس ما باید مانند پولس مسئولیت بازسازی، احیای مجدد، و اصلاح کلیساهایی که در مراحل مختلف بیماری هستند را بر عهده داشته باشیم و تعداد این کلیساها کم نیستند، به خصوص در آمریکا.
عیسی، شکل دهنده و اصلاح کننده کلیسا
در رساله ها به هفت کلیسا در مکاشفه ۲ و ۳ ، عیسی خودش کاری برای اصلاح آن جماعت های محلی انجام میدهد. او با آن کلیساها صحبت میکند تا آنچه را که خراب شده، درست کند، آنچه را که بیمار است، شفا دهد، آنچه را که دروغین است، توبیخ کند، و به آنچه در حال مرگ است حیات تازه ببخشد.
این نمونه هایی از کار اوست: عیسی افسسیان را توبیخ میکند، کسانی که از نظر تعالیم درست عمل میکنند اما محبت کم دارند ( مکاشفه ۲: ۲- ۷ ){ ۲ من اعمال تو، رنج های تو، و بردباری تو را میدانم. میدانم که نمیتوانی افراد شریر را تحمل کنی. تو آنانی را که ادعا میکنند رسول هستند ولی نیستند امتحان کردهای و دریافتهای که دروغگو هستند. ۳ تو بردبار هستی، به خاطر من در مقابل شرارت ایستادگی کردهای و از پا در نیامدهای. ۴ اما این شکایت را از تو دارم: عشق و علاقه نخستین خود را از دست دادهای. ۵ به یاد داشته باش که از چه مقام بلندی سقوط کردهای، توبه کن و مثل گذشته عمل نما، و اگر توبه نکنی نزد تو میآیم و چراغپایهات را از جایش بر میدارم. ۶ البته باید بگویم: تو این حسن را هم داری که مثل من از کارهای نقولاویان متنفر هستی. ۷ ای کسانی که گوش دارید، به آنچه که روح به کلیساها میگوید گوش دهید! به کسی که پیروز شود اجازه میدهم از درخت زندگانی که در باغ خدا میروید بخورد.»} .
او در مورد کلیسای پرغامُس میگوید که اسم او را محکم نگه داشته اند، اما آنها را توبیخ میکند چون تعالیم غلط را به کار میبرند، و از آنها میخواهد که توبه کنند(مکاشفه ۲: ۱۳- ۱۷) { ۱۳ میدانم تو در کجا به سر میبری، تخت شیطان در آنجا قرار دارد. و میدانم ایمانی که به من داری کم نشده است. تو حتّی در آن زمان که آنتیپاس شاهد امین من در شهر تو یعنی در خانه شیطان شهید شد ایمانت را از دست ندادی. ۱۴ اما از تو چند شکایت دارم: در پرغامس عدهای با تو هستند که به تعالیم بلعام چسبیدهاند بلعام به بالاق تعلیم داد که چگونه قوم اسرائیل را از راه راست منحرف سازد و آنان را تشویق کرد خوراکی را بخورند که به بتها تقدیم شده بود و مرتکب زنا بشوند. ۱۵ و همچنین عدهای هستند که از تعلیم نقولاویان پیروی میکنند. ۱۶ پس توبه کن، اگر توبه نکنی به زودی نزد تو خواهم آمد و با شمشیری که از دهانم بیرون میآید با آنان جنگ خواهم کرد. ۱۷ ای کسانی که گوش دارید، آنچه را که روح به کلیساها میگوید بشنوید. به کسی که پیروز شود نان مرموز الهی خواهم داد و نیز به او سنگ سفیدی میدهم و بر آن سنگ نام تازهای نوشته خواهد بود که هیچ کس معنی آن را نخواهد فهمید مگر آن کسی که آن را میگیرد.»}.
کلیسای طیاتیرا افرادی را داشت که تعالیم غلط میدادند، و عیسی وعده میدهد که آنها را داوری خواهد کرد( مکاشفه ۲: ۲۰ – ۲۳)،{ ۲۰ و اما از تو شکایتی دارم: تو ایزابل را آزاد گذاشتهای. ایزابل، زنی که ادعا میکند نبیه است و با تعلیم خود بندگان مرا گمراه میکند تا آنها مرتکب زنا و خوردن خوراکیهایی شوند که به بتها تقدیم شده است. ۲۱ به او مهلت دادهام که توبه کند ولی او نمیخواهد دست از زناکاریهای خود بردارد. ۲۲ بدان که من او را گرفتار بسترش خواهم ساخت و عاشقانش را که با او زنا کردهاند همراه خودش گرفتار مصیبت شدیدی خواهم کرد، مگر اینکه از آن کارهایی که با او کرده بودند توبه کنند ۲۳ و فرزندانش را به قتل خواهم رسانید. با این کارها، همهً کلیسا خواهند فهمید که من افکار و نیتهای انسان را میآزمایم و به هر یک از شما بر طبق کارهایش جزا خواهم داد. }
اما نظرش را درباره بقیه کلیسا اعلام میکند و آنها را تشویق به پایداری و استقامت میکند( مکاشفه ۲: ۱۹، ۲۴- ۲۸) { ۱۹ از کارها، محبت و وفاداری و خدمت نیکو و بردباری تو آگاه هستم و میدانم که اکنون کارهای تو از گذشته بهتر است.}و{ ۲۴ و اکنون روی سخن من با بقیه شما در طیاتیرا است که این تعالیم را نپذیرفتهاید، و آنچه را که آنان اسرار مخصوص شیطان میخوانند نیاموختهاید. من نمیخواهم بار بیشتری بر شما تحمیل کنم ۲۵ فقط میخواهم آنچه دارید تا زمانی که من میآیم محکم نگاه دارید.۲۶ کسی که پیروز شود و در انجام ارادهً من تا به آخر استقامت نشان دهد قدرت خواهم داد تا بر تمام ملل حکمرانی کند۲۷ او با عصای آهنین بر آنان فرمان خواهد راند و آنان را مثل ظروف سفالین خرد خواهد کرد. او تمام این کارها را با قدرتی که من از پدر دریافت کردهام انجام خواهد داد. ۲۸ و همچنین ستاره صبح را به او خواهم بخشید. }و عیسی به کلیسای ساردِس میگوید،
” اعمال تو را میدانم که نام داری که زنده ای ولی مرده هستی. بیدار شو و مابقی را که نزدیک به فناست، استوار نما زیرا که هیچ عمل تو را در حضور خدا کامل نیافتم. پس بیاد آور چگونه یافته ای و شنیده ای… لکن در ساردِس اسمهای چند داری که لباس خود را نجس نساخته اند و در لباس سفید با من خواهند خرامید زیرا که مستحّق هستند.” ( مکاشفه ۳: ۲-۴)
اگر شما نیاز به یک آیه برای اثبات احیای مجدد کلیسا دارید، مکاشفه ۳: ۲ این آیه میباشد: “مابقی را که نزدیک به فناست، استوار نما”. { ۲ بیدار شو و مابقی را که نزدیک به فنا است، استوار نما زیرا که هیچ عمل تو را در حضور خدا کامل نیافتم. }
درست است، این آیه به آن کلیسا نوشته شد، اما آیا نباید کلیساهای خواهر و شبانانی که میخواهند در کار خود موفق باشند، از شفقت و رحم مسیح نسبت به کلیساهایی مانند کلیسای ساردِس، الگوبرداری کنند؟
آیا نباید ما هم برای افراد کمی که در این کلیساها امین و وفادار هستند، دلواپسی و نگرانی مشابهی داشته باشیم؟ افرادی که زیر دست معلمان دروغین عذاب میکشند.
عیسی کلیساها را اصلاح و مجدداً احیا کرد- فقط در این دو باب، هفت نمونه از آنها را میبینیم. ما هم باید همین کار را بکنیم.
قوم خدا، نام خدا را با خود حمل میکنند
یک آیه دیگر از کتاب مقدس که به ما انگیزه میدهد تا کلیساها را اصلاح و مجدداً احیا کنیم، این است که قوم خدا، نام خدا را حمل میکنند. مسیحیان به نام پدر، پسر و روح القدس تعمید مییابند (متی ۲۸: ۱۹).{ ۱۹ پس بروید و همه ملتها را شاگرد من سازید و آنها را به نام پدر و پسر و روحالقدس تعمید دهید } مسیحیان معبد خدا در زمانهای آخر هستند، تجسّم جایگاهی که نام خدا در آن ساکن است ( اول پادشاهان ۸ : ۱۷،۱۹).{ ۱۷ «آرزوی پدرم داوود این بود که معبدی برای پرستش خداوند خدای اسرائیل بسازد.} و { ۱۹ ولی تو این معبد را برای من بنا نخواهی کرد، بلکه پسری که برای تو به دنیا خواهد آمد، معبدی به نام من خواهد ساخت. } کلیسا شامل افرادی است که به نام خدا خوانده شده اند،افرادی که او برای جلال خودش خلق کرده، افرادی که او شکل داده و ساخته است. (اشعیا ۴۳: ۷) { ۷ آنها قوم خود من هستند، من آنها را آفریدم تا باعث جلال من باشند }
بیش از همه، خدا برای جلال نام خودش غیرت دارد. (اشعیا ۴۸: ۹ – ۱۱) – ما هم باید همینطور باشیم. { ۹ «برای اینکه مردم نام مرا ستایش کنند، من جلوی خشم خود را میگیرم و آن را مهار میکنم و شما را از بین نمیبرم. ۱۰ همان طور که نقره در کوره آتش خالص میشود، همان طور من شما را در آتشِ درد و تحمّل آزمودم. ۱۱ آنچه من میکنم به خاطر نام خودم میکنم، من نمیگذارم نامم بی حرمت شود، و نمیگذارم هیچ کس در جلالی که میبایست فقط برای خودم باشد، شریک شود.» }
اما همانطور که گفتم، وقتی کلیساها در گناه ، جدایی و اِسماً مسیحی شدن فرو میروند، نام خدا در جماعت به کلمه اخلاقی تبدیل میشود. چنین کلیساهایی به نام خدا افترا میزنند، به جای اینکه نام او را ستایش کرده و جلال بدهند.
یک کلیسای رو به نابودی، که گناه بر آن مسلط است، مثل یک فانوس دریایی با لامپها و آینه شکسته است. به جای اینکه نور جلال خدا را تا مایل ها در اطراف خود پراکنده و گناهکاران را به مکان امن رحمت خدا دعوت کند، چنین کلیسایی، شب را به همان تاریکی قبل باقی میگذارد- یا حتی تاریکتر میکند. همچون ایستگاه فرستنده امواج رادیویی میباشد که ربوده شده است: برخلاف آنچه که ادعا میکند ایمان دارد، چنین کلیسایی به جای اینکه حقیقت را اعلام نماید، دروغهایی درباره خدا مخابره میکند.
پس نگرانی برای نام خدا، نامی که او بر روی قوم خود گذاشته- و بر جمع هایی که به شکلی خاص متحد عمل میکنند ( متی ۱۸: ۲۰) – باید ما را به حرکت وادارد تا کلیساها را اصلاح کرده و از نو احیا کنیم. { ۲۰ زیرا هر جا که دو یا سه نفر به نام من جمع شوند من آنجا در میان آنان هستم.»} همانطور که مارک دِوِر اغلب اوقات میگفت، احیای کلیسا یک ملکوت بُرد بُرد است. شما شاهد بد را خراب میکنید و به جای آن یک شاهد نیکو بنا میکنید.
نتیجه چه چیز می تواند باشد؟
اگر این موضوع کتاب مقدسی، همانند تُنگی که آب را در خود نگه میدارد باشد، ما در این رابطه باید چه کار کنیم؟ من به سادگی میتوانم بگویم درحالیکه ما به این فکر میکنیم که چطور انجیل را بشارت دهیم و شاهد ملکوت خدا باشیم، احیای مجدد کلیسا باید یک انتخاب اصلی برای ما باشد. این مسئله میتواند موضوعی باشد که کلیساهای ما به آن فکر کنند و استراتژی داشته و برای آن دعا کنند. کلیساهایی که میخواهند انجیل را بشارت داده و گسترش دهند باید نگران این موضوع باشند، همانطور که عیسی و پولس بودند، شاهدان کلیساهایی که در مشکل هستند را تقویت و احیا کنند.
توجه کنید که کلیسای محلی شما برای کمک به کلیساهای محلی دیگری که ممکن است در کشمکش باشند، چه کاری میتواند انجام بدهد، آنها را بشناسید. نیازهایشان را کشف کنید. با آنها رابطه برقرار کرده و به هر طریقی که میتوانید به آنها کمک کنید. از جمله اینکه اگر فرصتی پیش آمد، شبان و افرادی را بفرستید که برای کار اصلاح کمک کنند.
اگر شما شخصی هستید که کلیسا بنا میکنید و میخواهید در کار خود موفق باشید، به عنوان فرصتی دیگر در کنار بنا کردن کلیسا، به احیای مجدد کلیسا نیز توجه کنید. اگر شما کلیسایی را احیا کنید، با این کار ممکن است که خدا را جلال دهید و قومش را خدمت کنید، نه با تاسیس یک کلیسای جدید (چیزی که ضرورتاً اصلاح کلیسا هم جزئی از آن به حساب میآید)، بلکه با بازسازی ویرانه هایی که برادران و خواهرانتان در شهر رها کرده اند، نام خدا را جلال خواهید داد. با احیا کردن کلیسا در همسایگی خود به طور عملی، متعجب خواهید شد از اینکه چقدر همسایگانتان به خاطر کلیسایی که از نظر روحانی تازه شده، از شما قدردانی خواهند کرد. کسی چه میداند که ممکن است چه تعداد کلیسا از طریق این جماعتی که شما آن را از نو بنا کرده اید، بنا یا احیا شود!
احیای مجدد کلیسا باید مسئولیتی در دل ما باشد، چون این مسئولیت خداست، همانطور که در خدمتهای شخصی خداوند عیسی مسیح متعال و پولس رسول دیده میشود. قوم خدا، نام خدا را حمل میکنند، پس ما هم باید کوشش کنیم تا آنچه را باقی مانده و در حال فناست، استوار سازیم.
Bobby Jamieson
ترجمه کانون کتابمقدس