عضویت & تأدیب
آغاز انظباط کلیسا
شما در مورد یک مربّی که به بازیکنان خود تعلیم می دهد اما هیچ تکلیف و تمرینی برای آنها درنظر نمی گیرد، چه فکری می کنید؟ یا یک معلم ریاضی که درس را توضیح می دهد اما هرگز اشتباهات شاگردانش را تصحیح نمی کند؟ یا یک دکتر که در مورد سلامتی صحبت می کند اما سرطان را نادیده می گیرد؟
احتمالاً می گفتید که همه اینها نیمی از کار خود را انجام می دهند. تعلیم و تربیت و ورزش نیاز به آموزش و تمرین دارد. درس دادن نیاز به توضیح و اصلاح دارد. طبابت کردن نیاز به تشویق به سلامتی و جنگیدن با بیماری دارد. درست است؟
خُب، شما در مورد کلیسایی که تعلیم می دهد و شاگرد سازی می کند اما تأدیب و انضباط کلیسایی را اعمال نمی کند، چه فکری می کنید؟ آیا این به نظر شما منطقی است؟ من فکر می کنم که این به نظر بسیاری از کلیساها منطقی می باشد، چون هر کلیسایی تعلیم می دهد و شاگرد سازی می کند، اما تعداد بسیار کمی از کلیساها تأدیب و انضباط کلیسایی را اجرا می کنند. مشکل این است که شاگرد سازی بدون تأدیب و انضباط مانند پزشکی است که تومُرها وغدّه ها را نادیده می گیرد.
من درک می کنم که چرا تمایلی به تأدیب و انضباط کلیسایی نداریم. به چند دلیل، این یک موضوع دشوار است. اما این بی میلی برای اجرای تأدیب و انضباط کلیسایی، چیزی است که احتمالاً بسیاری از ما آن را احساس می کنیم، احتمالاً نشان می دهد که ما معتقدیم خودمان از خدا حکیم تر و با محبت تر هستیم. به هر حال، خدا ” هر که را که دوست می دارد، توبیخ می فرماید” و ” هر فرزند مقبول خود را به تازیانه می زند.” (عبرانیان ۱۲ : ۶). آیا ما از خدا بیشتر می دانیم؟
خدا، فرزندان خود را به خاطر رشد و سلامت زندگی خودشان تأدیب می کند:” زیرا که ایشان اندک زمانی، بر اساس موافق صلاحدید خود ما را تأدیب کردند، لکن او بجهت فایده تا شریک قدّوسیت او گردیم.” (عبرانیان ۱۲: ۱۰). بله، دردناک است، اما ما را بی حساب می کند. “لکن هر تأدیب در حال، نه از خوشیها بلکه از دردها می نماید، اما در آخر میوه عدالتِ سلامتی را برای آنانی که از آن ریاضت یافته اند بار می آورد.” (عبرانیان ۱۲ : ۱۱). میوه عدالت و سلامتی! چه تصویر زیبایی می باشد.
همانطور که هرس کردن یک بوته رُز منجر به رویش گلهای رُزهای بیشتر می شود، تأدیب و انضباط کلیسایی نهایتاً به رشد کلیسا منتهی می شود. به عبارت دیگر، تأدیب و انضباط کلیسایی یکی از جنبه های شاگردسازی مسیحی است. توجه کنید که کلمه های “شاگردسازی” و “تأدیب و انضباط” از نظر ریشه شناسی در زبان انگلیسی، مشابه هم هستند. هر دو کلمه از ریشه تحصیلات گرفته شده، که شامل تعلیم دادن و اصلاح کردن می باشد. تعجبی ندارد که در طول قرنها به “تأدیب و انضباط شکل دهنده” و “تأدیب و انضباط اصلاح کننده” اشاره شده است.
هدف من در این دروس مقدماتی این است که خواننده را با پایه های اولیه تأدیب و انضباط اصلاح کننده کلیسایی آشنا کنم- “چه چیزی”، “چه زمانی”، “چگونه” و تعدادی کلمات دیگر در مورد “چرا”.
تأدیب و انضباط کلیسایی چیست؟
تأدیب و انضباط اصلاح کننده کلیسایی چیست؟ تأدیب و انضباط کلیسایی مراحل اصلاح کردن گناه در زندگی جماعت کلیسا و اعضای آن می باشد. همچنین می تواند به این معنا که گناه را از طریق یک کلامی که اخطار آمیز باشد به صورت محرمانه تصحیح کند. یعنی گناه را از طریق حذف کردن فردی از عضویت، اصلاح کند. تأدیب و انضباط کلیسایی می تواند به طریقهای گوناگونی انجام شود، اما همیشه هدف این است که سرپیچی از شریعت خدا را در میان قوم خدا اصلاح کنیم.
نه برای قصاص و مجازات، بلکه به صورت شفابخش، کلام نبوّتی، و با آمادگی قبلی
اصلاح کردن گناه، عملی برای قصاص و مجازات نیست؛ اجرا کردن داوری و عدالت خدا نیست. بلکه شفا بخش، نبوتی و با آمادگی قبلی می باشد. منظور از شفابخش بودن این است که برای کمک به شخص مسیحی و رشد جماعت کلیسا در دینداری و خداشناسی- در مسیر شباهت یافتن به خدا می باشد. اگر عضوی از کلیسا غیبت و بدگویی می کند، عضو دیگر باید این گناه را اصلاح نماید تا غیبت کننده از غیبت دست بکشد و در عوض کلام محبت را اعلام نماید. خدا از کلامش برای آسیب رساندن نادرست استفاده نمی کند؛ پس قومش هم نباید این کار را بکنند.
منظور از تأدیب و انضباط کلیسایی یعنی کلام نبوتّی که نور حقیقت خدا را بر خطا و گناه تابانیده است . سرطان را در زندگی شخصی یا در زندگی بدن کلیسا نشان می دهد، تا سرطان از بین برود. گناه در تغییر چهره دادن استاد است. به عنوان نمونه، غیبت دوست دارد که نقاب” نگرانی دیندارانه” را به چهره خود بزند. ممکن است شخص غیبت کننده فکر کند که کلامش معقول و حتی از روی مراقبت و دلسوزی باشد. اما تأدیب و انضباط کلیسایی، گناه را به شکل واقعی آن نشان می دهد. گناه را هم به گناهکار و هم به همه افرادی که در آن شرکت دارند نشان می دهد ، تا همه یاد گرفته و بهره ببرند.
منظور از آمادگی قبلی از تأدیب و انضباط کلیسایی، تصویر کوچکی از داوری در زمان حال می باشد که در مورد داوری عظیمتر آینده هشدار می دهد ( به عنوان نمونه اول قرنتیان ۵ : ۵{این شخص را به شیطان تسلیم کنید تا طبیعت نفسانی او نابود شده و در روز خداوند یعنی روز داوری روحش نجات یابد}). چنین هشداری از روی فیض است. تصور کنید که معلم مدرسه به دانش آموزی که در طول ترم در امتحانات رد می شود، نمره قبولی بدهد، از ترس اینکه آن دانش آموز دلسرد نشود، اما این باعث می شود که در آخر ترم آن دانش آموز رد شود. چنین عملی از روی فیض نیست! به همین ترتیب، تأدیب و انضباط کلیسایی یک روش محبت آمیز است که به شخصی که در گناهش گیر افتاده، می گوید،” مواظب باش، اگر به همین ترتیب ادامه بدهی جریمه و مجازات بزرگتری در انتظار توست. لطفاً همین الان از این راه خود برگرد.”
جای تعجبی نیست که مردم تأدیب و انضباط را دوست ندارند. موضوع دشواری است. اما خدا چقدر رحیم است که در حال حاضر در مورد داوری بزرگتری که می آید از طریق راههای کوچکتر به قومش هشدار می دهد!
پایه های کتاب مقدسی- الهیاتی
پشتِ تأدیب و انضباط کلیسایی یکی از پروژه های مهم تاریخ یعنی فدیه و بازخرید وجود دارد- پروژه احیاء قوم سقوط کرده خدا، به مکانی که آنها یک بار دیگر خدا را به این ترتیب به تصویر خواهند کشند، که فرمانروایی حیات بخش و خیرخواهانه او را در سراسر خلقت گسترش خواهند داد. (پیدایش ۱ : ۲۶- ۲۸{۲۶ پس از آن خدا فرمود: «اینک انسان را بسازیم. ایشان مثل ما و شبیه ما باشند و بر ماهیان دریا و پرندگان آسمان و همه حیوانات اهلی و وحشی، بزرگ و کوچک و بر تمام زمین حکومت کنند.» ۲۷ پس خدا انسان را شبیه خود آفرید. ایشان را زن و مرد آفرید. ۲۸ آنها را برکت داد و فرمود: «بارور و کثیر شوید. نسل شما در تمام زمین زندگی کند و آن را تحت تسلّط خود درآورد. من شما را بر ماهیان و پرندگان و تمام حیوانات وحشی میگمارم.}؛ پیدایش ۳ : ۱ – ۶{ ۱ مار که از تمام حیواناتی که خداوند ساخته بود حیلهگرتر بود، از زن پرسید: «آیا واقعاً خدا به شما گفته است که از هیچ یک از میوههای درختهای باغ نخورید؟» ۲ زن جواب داد: «ما اجازه داریم از میوه تمام درختهای باغ بخوریم ۳ به غیر از میوه درختی که در وسط باغ است. خدا به ما گفته است که از میوه آن درخت نخورید و حتّی آن را لمس نکنید مبادا بمیرید. »۴ مار جواب داد: «این درست نیست. شما نخواهید مرد. ۵ خدا این را گفت زیرا میداند وقتی از آن بخورید شما هم مثل او خواهید شد و خواهید دانست چه چیز خوب و چه چیز بد است.» ۶ زن نگاه کرد و دید آن درخت بسیار زیبا و میوه آن برای خوردن خوب است. همچنین فکر کرد چقدر خوب است که دانا بشود. بنابراین از میوه آن درخت کند و خورد. همچنین به شوهر خود نیز داد و او هم خورد. }).
آدم و حوا و همچنین قوم اسرائیل باید تصویری از خدا را نشان می دادند. اما آدم و حوا به پاسخ خواهش نفس خود برای حکمرانی مطابق خواسته خودشان، در نشان دادن فرمانروایی خدا شکست خوردند که نتیجه آن خارج شدن از حضور خدا و تبعید از باغ عدن شد. به طریق مشابه، شکست قوم اسرائیل در حفظ شریعت خدا و نشان دادن شخصیت خدا به قومها، منجر به تبعید آنها شد.
به عنوان موجوداتی که به شباهت خدا آفریده شده ایم، اعمال ما به طور ذاتی در مورد خدا صحبت می کند، مانند آینه ها که چیزهای مقابل خود را نشان می دهند. مشکل این است که انسان سقوط کرده، مانند آینه های موج دار مقعر محدب در شهربازی، تصویر خدا را بد جلوه می دهد. به عنوان نمونه، چون انسان سقوط کرده دروغ می گوید، دنیا به این نتیجه رسیده که کلمات خدا قابل اعتماد نیست. احتمالاً خدا هم دروغگو است. مخلوق به هر شکلی باشد، احتمالاً خالق هم به همان شکل است.
خوشبختانه، یکی از پسران آدم، یکی از پسران اسرائیل، شریعت خدا را به طور کامل حفظ کرد، همان کسی که پولس به این شکل توصیف می کرد ” صورت خدای نادیده” ( کولسیان ۱ : ۱۵{ مسیح صورت و مظهر خدای نادیده است و از همۀ مخلوقات برتر است }). حال، افرادی که با این پسر متحد شده اند، خوانده شده اند که همین “تصویر” را بر خود داشته باشند، تصویری که ما از طریق زندگی کلیسایی یاد می گیریم که ” از جلال تا جلال به همان صورت متبدّل شویم” (نگاهی به این آیات بیندازید : دوم قرنتیان ۳ : ۱۸ { ۱۸ لیکن همه ما چون با چهره بی نقاب جلال خداوند را در آینه مینگریم، از جلال تا جلال به همان صورت متبدل میشویم، چنانکه از خداوند که روح است }؛ رومیان ۸ : ۲۹{ زیرا خدا آنانی را که از ابتدا میشناخت از پیش برگزید تا به شکل پسر او در آیند و تا پسر، نخستین برادر در میان ایمانداران بسیار باشد }؛ اول قرنتیان ۳ آیه ۱۵ امّا اگر کار کسی بسوزد، زیان خواهد دید؛ و هرچند خودْ نجات خواهد یافت، امّا همچون کسی خواهد بود که از میان شعلههای آتش جان به در برده باشد.}؛ کولسیان ۳ : ۹ – ۱۰ { ۹ دیگر دروغ نگویید، زیرا با آن آدمی که در سابق بودید و عادتهای او قطع رابطه کردهاید. ۱۰ و زندگی را به صورت انسان تازهای شروع کردهاید انسانی که پیوسته در شباهت خالق خود به شکل تازهای در میآید تا رفته رفته به معرفت کامل خدا برسد } .)
کلیساهای محلی باید مکانهایی بر روی زمین باشند که ملتها بتوانند انسانهایی که به طور چشمگیری تصویر حقیقی و صادقانه ای از خدا نشان می دهند، را در آنجا پیدا کنند. در حالیکه دنیا، قدوسیت، محبت و اتحاد کلیسای محلی را مشاهده می کند، بهتر متوجه می شود که خدا به چه شکلی است و خدا را حمد و ستایش خواهد کرد. ( به عنوان نمونه، متی ۵ : ۱۴ – ۱۶ { ۱۴ شما نور جهان هستید. نمیتوان شهری را که بر کوهی بنا شده است پنهان کرد. ۱۵ هیچکس چراغ روشن نمیکند که آن را زیر سرپوش بگذارد بلکه آن را بر چراغپایه قرار میدهد تا به تمام ساکنان خانه نور دهد. ۱۶ نور شما نیز باید همین طور در برابر مردم بتابد تا کارهای نیک شما را ببینند و پدر آسمانی شما را تمجید نمایند }؛ یوحنا ۱۳ : ۳۴ – ۳۵{۳۴ به شما فرمان تازهای میدهم: یکدیگر را دوست بدارید. همان طور که من شما را دوست داشتهام شما نیز یکدیگر را دوست بدارید. ۳۵ اگر نسبت به یکدیگر محبت داشته باشید، همه خواهند فهمید که شاگردان من هستید.»}؛ اول پطرس ۲ : ۱۲{۱۲ بلکه چنان در میان مردم خدا ناشناس با راستی و درستی زندگی کنید که اگر چه در حال حاضر شما را متهم به بدکاری میکنند با دیدن اعمال نیک شما خدا را در روز بازپسین تمجید نمایند}). بنابراین تأدیب و انضباط کلیسایی عکس العمل کلیسا به عضوی است که موفق نمی شود قدوسیت، محبت یا اتحاد خدا را با مطیع بودن نسبت به خدا نشان دهد. این تلاشی برای اصلاح کردن تصاویر دروغینی می باشد که در زندگی بدن مسیح نمایان می گردد، تقریباً مانند تمیز کردن لکه های کثیف از روی آینه می باشد.
متن های خاص
عیسی در متی ۱۶ : ۱۶ – ۱۹ { ۱۶ شمعون پطرس در جواب گفت که «تویی مسیح، پسر خدای زنده!» ۱۷ عیسی در جواب وی گفت: «خوش بحال تو ای شمعون بن یونا! زیرا جسم و خون این را بر تو کشف نکرده، بلکه پدر من که در آسمان است. ۱۸ و من نیز تو را میگویم که تویی پطرس و بر این صخره کلیسای خود را بنا میکنم و ابواب جهنّم بر آن استیلا نخواهد یافت. ۱۹ و کلیدهای ملکوت آسمان را به تو میسپارم؛ و آنچه بر زمین ببندی در آسمان بسته گردد و آنچه در زمین گشایی در آسمان گشاده شود }و ۱۸: ۱۵ – ۲۰ { ۱۵ و اگر برادرت به تو گناه کرده باشد، برو و او را میان خود و او در خلوت الزام کن. هرگاه سخن تو را گوش گرفت، برادر خود را دریافتی؛ ۱۶ و اگر نشنود، یک یا دو نفر دیگر با خود بردار تا از زبان دو یا سه شاهد، هر سخنی ثابت شود. ۱۷ و اگر سخن ایشان را رد کند، به کلیسا بگو. و اگر کلیسا را قبول نکند، در نزد تو مثل خارجی یا باجگیر باشد. ۱۸ هرآینه به شما میگویم آنچه بر زمین بندید، در آسمان بسته شده باشد و آنچه بر زمین گشایید، در آسمان گشوده شده باشد. ۱۹ باز به شما میگویم هر گاه دو نفر از شما در زمین درباره هر چه که بخواهند متفق شوند، هرآینه از جانب پدر من که در آسمان است برای ایشان کرده خواهد شد. ۲۰ زیرا جایی که دو یا سه نفر به اسم من جمع شوند، آنجا در میان ایشان حاضرم }به جماعتهای محلی اقتدار می دهد تا اعضای خود را تأدیب کنند. قدرت کلیدها برای بستن و باز کردن بر روی زمین، اولین بار در متی ۱۶ : ۱۸ ذکر شده { ۱۸ و من نیز تو را میگویم که تویی پطرس و بر این صخره کلیسای خود را بنا میکنم و ابواب جهنّم بر آن استیلا نخواهد یافت } ، و در متی ۱۸ : ۱۵ – ۲۰ به دست جماعت محلی داده شده، که ما در مطالب زیر با دقت بیشتری به این موضوع می پردازیم.{ ۱۵ «اگر برادرت به تو بدی کند، برو و با او در تنهایی درباره آن موضوع صحبت کن. اگر به سخن تو گوش دهد برادر خود را باز یافتهای ۱۶ و اگر به سخن تو گوش ندهد یک یا دو نفر دیگر را با خود ببر تا از زبان دو یا سه شاهد این موضوع تأیید شود. ۱۷ اگر حاضر نیست سخنان آنان را بشنود موضوع را به اطلاع کلیسا برسان و اگر حاضر نشود به کلیسا گوش دهد، با او مثل یک بیگانه یا باجگیر رفتار کن». ۱۸«بدانید که هر چه شما در زمین حرام کنید در آسمان حرام خواهد شد و هر چه را بر روی زمین حلال نمایید در آسمان حلال خواهد شد. ۱۹ و نیز بدانید که هر گاه دو نفر از شما در روی زمین درباره آنچه که از خدا میخواهند یکدل باشند پدر آسمانی من آن را به ایشان خواهد بخشید، ۲۰ زیرا هر جا که دو یا سه نفر به نام من جمع شوند من آنجا در میان آنان هستم.»}
پولس در قسمتهای مختلفی مراحل تأدیب و انضباط کلیسایی را توصیف می کند، از جمله اول قرنتیان ۵ ؛ دوم قرنتیان ۲ : ۶ { تنبیهی که اکثر شما نسبت به شخص مقصر روا داشتید برای او کافی است }؛ غلاطیان ۶ : ۱ { ای دوستان من، اگر کسی در حین ارتکارب خطا دیده شود شما که روحانی هستید او را با روح فروتنی به راه راست آورید، اما مواظب خود باشید مبادا شما نیز دستخوش وسوسه شوید }؛ افسسیان ۵ : ۱۱{ در انجام کارهای بیهودۀ ظلمت شریک نباشید، بلکه ماهیت آنها را در برابر نور برملا سازید }؛ اول تسالونیکیان ۵ : ۱۴ { ای دوستان من، از شما استدعا میکنم افراد تنبل و بیکار را توبیخ کنید، اشخاص ترسو را دلداری دهید، از ضعیفان پشتیبانی کنید و نسبت به هممه مردم بردبار باشید }؛ دوم تسالونیکیان ۳ : ۶ – ۱۵{ ۶ ای دوستان، ما به نام عیسی مسیح خداوند به شما فرمان میدهیم که از هر برادری که تنبلی میکند و مطابق تعلیماتی که ما دادهایم رفتار نمیکند دوری جویید، ۷ زیرا شما خوب میدانید برای اینکه از ما سرمشق بگیرید چه باید بکنید، ما در میان شما بیکار نبودیم، ۸ نان هیچ کس را مفت نخوردیم بلکه شب و روز برای امرار معاش خود کار کردیم و زحمت کشیدیم تا به هیچ کس از شما تحمیل نشویم ۹ و علتش این نبود که استحقاق آن را نداشتیم، بلکه میخواستیم سرمشقی به شما بدهیم که از آن پیروی کنید ۱۰ و حتّی هنگامی که پیش شما بودیم دستور دادیم که هر کس نمیخواهد کار کند حق غذا خوردن هم ندارد، ۱۱ زیرا میشنویم که افرادی در میان شما هستند که تنبلی پیشه کردهاند و به عوض اینکه خود کار کنند، در کار دیگران فضولی میکنند. ۱۲ به نام عیسی مسیح خداوند چنین اشخاص را نصیحت میکنم و به آنها فرمان میدهم که در سکوت به کار بپردازند تا نانی به دست آورند. ۱۳ اما شما ای دوستان، از نیکی کردن خسته نشوید. ۱۴ اگر کسی در آنجا باشد که از آنچه در این نامه نوشتیم اطاعت نکند مراقب او باشید و مطلقأ با او رفت و آمد نکنید تا شرمنده شود. ۱۵ او را دشمن نشمارید، بلکه مانند یک برادر به او اخطار کنید }؛ اول تیموتائوس ۵ : ۱۹ – ۲۰ { ۱۹ هیچ ادعایی علیه یکی از رهبران نپذیر مگر آن که به وسیله دو یا سه شاهد تأیید شود. ۲۰ آنانی را که در گناه پافشاری میکنند در حضور همه توبیخ کن تا دیگران عبرت گیرند. }؛ دوم تیموتائوس ۳ : ۵ { ظاهراً خدا پرستند، ولی واقعیت آن را انکار مینمایند. از این اشخاص دوری کن }؛ و تیطس ۳ : ۹ – ۱۱{ ۹ اما از مباحثات احمقانه درباره شجره نامهها و اختلافات و نزاعها بر سر شریعت دوری کن، زیرا اینها بیهوده و بی ارزش هستند. ۱۰ اگر شخصی ستیزه جو باشد یکی دو بار به او گوشزد کن و بعد از آن، دیگر کاری با او نداشته باش ۱۱ چون میدانی که چنین شخصی منحرف شده و گناهانش نشان میدهند که او خود را محکوم کرده است }).
یوحنا در دوم یوحنا ۱۰ به نوعی از تأدیب و انضباط اشاره می کند. به نظر می رسد که یهودا در رساله یهودا ۲۲ و ۲۳ این مطلب را در ذهن داشته است. مثالهای بیشتری می توانیم ذکر کنیم. در حقیقت هر بار که عیسی و نویسندگان کتاب مقدس به شنوندگان خود می گفتند که گناه را در زندگی خود با یکدیگر، اصلاح کنید، تأدیب و انضباط کلیسایی را در نظر داشتند.
کلیسا چه زمانی باید تأدیب و انضباط را اجرا کند؟
کلیسا چه زمانی باید تأدیب و انضباط را اجرا کند؟ پاسخ کوتاه است، وقتی کسی گناه می کند. اما ممکن است پاسخ ها متفاوت باشند، بر اساس تفاوتی که جِی آدامز، میان برخورد محرمانه و برخورد عمومی و در سطح کلیسایی عنوان می کند، بستگی دارد به این که ما در مورد تأدیب و انضباط رسمی یا غیر رسمی کلیسا صحبت می کنیم.
هر گناهی، چه ماهیت جدّی یا غیر جدّی داشته باشد، باید منجر به توبیخ محرمانه میان دو برادر یا دو خواهر ایمانی شود. به این معنا نیست که برای تک تک گناهانی که اعضای کلیسا مرتکب می شوند، توبیخ در نظر بگیریم. بلکه منظور ما این است که هر گناهی، مهم نیست چقدر کوچک باشد، وارد حوزه ای می شود که در آن دو مسیحی با محبت به صورت محرمانه و با احتیاط با هم ترقی و رشد می کنند.
وقتی ما به این سؤال برمی گردیم که چه گناهانی نیاز به تأدیب و انضباط اصلاح کننده رسمی یا در سطح کلیسایی دارند، باید با احتیاط و دقت بیشتری عمل کنیم.
فهرستهای کتاب مقدسی
بعضی از الهیاتهای قدیمی تر، فهرستهایی از زمان مناسب برای اجرای تأدیب و انضباط رسمی را نشان می دهد. به عنوان نمونه، جان اَنجِل جیمز، خادم کلیساهای جماعتی عنوان کرده که پنج نوع لغزش و تخلف باید تأدیب شود: (۱) همه شرارتها و گناهان رسوا کننده و غیر اخلاقی (به عنوان نمونه اول قرنتیان ۵ : ۱۱ – ۱۳{ ۱۱ بلکه مقصود من این بود که با کسانی که خود را مسیحی میدانند ولی مرتکب زنا، طمع، بت پرستی، ناسزاگویی، مستی و یا کلاه برداری میگردند معاشرت نکنید، حتّی با چنین اشخاصی غذا هم نخورید، ۱۲ زیرا من با افراد خارج از کلیسا چکار دارم که دربارۀ آنها قضاوت کنم؟ وظیفۀ شما این است که نسبت به اهل کلیسا داوری کنید ۱۳ و داوری افرادی که خارج از کلیسا هستند با خدا خواهد بود. آن مرد شریر را از میان خود برانید! })؛ (۲) انکارِ اصول و تعالیم مسیحی (به عنوان نمونه، غلاطیان ۱ : ۸ { حتّی اگر ما یا فرشتهای از آسمان انجیلی غیر از آنچه ما اعلام کردیم بیاورد بر او لعنت باد! }؛ دوم تیموتائوس ۲ : ۱۷ -۲۱ { ۱۷ حرف ایشان مثل بیماری خوره به تمام بدن سرایت میکند. از آن جملهاند «هیمینائوس» و «اسکندر» ۱۸ که از حقیقت منحرف شدهاند و میگویند رستاخیز ما هم اکنون به وقوع پیوسته است و به این وسیله ایمان عدهای را از بین میبرند. ۱۹ اما، شالوده مستحکمی که خدا نهاده متزلزل نخواهد شد و این کلمات بر آن نقش شده است: «خداوند متعلقان خود را میشناسد» و «هر که نام خداوند را به زبان آورد، شرارت را ترک کند» ۲۰ در یک خانهً بزرگ علاوه بر ظروف طلایی و نقرهای ظروف چوبی و سفالین هم وجود دارد. بعضی از آنها مخصوص موارد مهم است و بعضی در موارد معمولی استفاده میشود. ۲۱ اگر کسی خود را از این آلودگیها پاک سازد ظرفی میشود که برای مقاصد خاص به کار خواهد رفت و برای اربابش مقدّس و مفید و برای هر کار نیکو آماده خواهد بود }؛ اول تیموتائوس ۶: ۳۵ {چنین آیه ای وجود ندارد}؛ دوم یوحنا ۱۰و آیات بعدی). (۳) تحریک به جدایی و شقاق ( تیطس ۳ : ۱۰{اگر شخصی ستیزه جو باشد یکی دو بار به او گوشزد کن و بعد از آن، دیگر کاری با او نداشته باش })؛ (۴) کوتاهی در برآورده کردن نیازهای اقوام و خویشان نزدیک، زمانی که آنها احتیاج دارند (به عنوان نمونه، اول تیموتائوس ۵ : ۸{ اگر کسی وسایل زندگی خویشاوندان و مخصوصا خانواده خود را فراهم نکند، ایمان را انکار کرده و بدتر از کافران شده است.})؛ (۵)خصومت و دشمنی که بدون مصالحه باقی مانده ( به عنوان نمونه، متی ۱۸ : ۷{ وای بر دنیا که باعث چنین لغزشهایی میشود! مسلمأ لغزشهایی پیش خواهد آمد اما وای بر کسی که باعث این لغزشها شود.}). {۱}
این نوع فهرستهای کتاب مقدسی می تواند تا اندازه ای مفید باشد. توجه داشته باشید که هر یک از گناهانی که توصیف شده، هم جدّی هستند و هم جلوه بیرونی دارند. آنها فقط گناهان درونی در قلب ما نیستند؛ می توان آنها را با چشمها دید یا با گوشها شنید. و در این صورت بیرونی، هم دنیا و هم گوسفندان دیگر را درباره مسیحیت به گمراهی می کشانند.
با این حال، آنچه که این فهرستها نمی تواند انجام دهد، تعداد زیادی از گناهانی است که کتاب مقدس به آنها اشاره ای نمی کند (درباره سقط جنین چه کار کنیم؟). بعلاوه، متونی که درباره تادیب و انضباط کلیسایی می باشد ممکن است فقط به یک گناه مشخص اشاره کند، از جمله: اول قرنتیان ۵ که درباره گناهِ خوابیدن با زنِ پدر صحبت می کند؛ اما مطمئناً منظور پولس این نیست که کلیساها فقط این گناه را توبیخ کنند. کلیساها چگونه باید با توجه به چنین نمونه هایی در مورد گناهان دیگر اقدام و پاکسازی کنند؟
گناه بیرونی، جدّی، و توبه نکرده
یکی از راههای خلاصه کردن اطلاعات کتاب مقدسی این است که بگوییم تأدیب و انضباط رسمی کلیسایی در مواردی که گناه بیرونی، جدّی و توبه نکرده ای باشد، لازم است. گناه باید صورتِ بیرونی داشته باشد. باید چیزی باشد که با چشمها دیده شود یا با گوشها شنیده شود. کلیساها نباید هر بار که به طمع یا غرور در قلب کسی مشکوک شوند، به سرعت پرچم قرمز اخراج را بالا ببرند. نه اینکه گناهان قلبی، جدّی نیستند. بلکه خداوند می داند که ما نمی توانیم قلبهای یکدیگر را ببینیم، و مشکلات قلبی و درونی واقعی، بالاخره روزی آشکار می شود. ( اول سموئیل ۱۶ : ۷{ امّا خداوند به سموئیل فرمود: «تو نباید از روی قد و چهره او قضاوت کنی، من او را انتخاب نکردهام. من مانند انسان به کسی نگاه نمیکنم. انسان به ظاهر نگاه میکند، امّا من به دل .»}؛ متی ۷ : ۱۷{ همین طور درخت خوب میوه نیکو به بار میآورد و درخت فاسد میوه بد }و آیات بعد؛ مرقس ۷ : ۲۱{ چون افکار بد از دل بیرون میآید یعنی فسق، دزدی، آدم کشی }).
دوم، گناه باید جدّی باشد. به عنوان نمونه ممکن است من متوجه شوم که برادری در مورد جزئیات یک داستان مبالغه می کند و بعد محرمانه در این مورد با او صحبت کنم. اما اگر او این موضوع را انکار کند، او را به حضور کلیسا نمی آورم. چرا نباید این کار را کنم؟ اول اینکه، چیزی مانند گناهِ اغراق کردن در تعریف اتفاقات و داستانها، ریشه در مسائل مهمتر و گناهانی مانند بت پرستی و قضاوت شخصی دارد. اینها گناهانی است که من یک وقت خصوصی را برای صحبت کردن با این شخص اختصاص می دهم. دوم، دنبال کردن هر گناه کوچکی در زندگی کلیسایی احتمالاً باعث ایجاد بدبینی و ترس آزار رساندن می شود و جماعت را وادار به شریعت گرایی می کند. سوم، به طور واضح نیاز به جایگاهی برای محبت کردن داریم که در زندگی همه جماعت کلیسایی،” کثرت گناهان را بپوشاند”. (اول پطرس ۴ : ۸{ مهمتر از همه، محبتتان نسبت به یکدیگر جدی و قوی باشد زیرا محبت گناهان زیادی را میپوشاند.}). لازم نیست که هر گناهی به شدت مورد پیگیری قرار بگیرد. خوشبختانه خدا با ما چنین کاری نکرد.
نهایتاً، تأدیب و انضباط رسمی کلیسایی در زمانی که گناه توبه نکرده ای باقی مانده باشد، عمل صحیحی است. شخصی که گناهی جدّی مرتکب می شود، احتمالاً به طور خصوصی و محرمانه با فرمانهای خدا در کتاب مقدس مواجه شده است، اما نمی خواهد گناه را رها کند. بر طبق شواهد، این شخص، گناه را با ارزش تر از عیسی می داند. ممکن است یک استثنا در اینجا وجود داشته باشد، که ما در مطالب زیر به آن رسیدگی خواهیم کرد.
در تجربه اول من با تأدیب و انضباط اصلاح کننده کلیسایی، همه این سه مورد جریان داشت. شخص مورد نظر، دوست خوب من و همکارم بود. ولی هم من و هم کلیسا غافل از اینکه او یک سبک زندگی گناه آلود جنسی دارد، تا اینکه روزی در طی یک جلسه کلیسایی این موضوع را به من گفت. بلافاصله از او پرسیدم که آیا می داند کتاب مقدس در این مورد چه می گوید، او گفت که می داند. با این حال او گفت که با خدا در صلح و آرامش می باشد. از او تقاضا کردم که توبه کند. نهایتاً افراد دیگری بودند که توبه کردند. اما او به همه ما همان چیز را می گفت: “خدا با این مسأله مشکلی ندارد.” چند ماه بعد از این مکالمات، کلیسا به طور رسمی او را از عضویت کلیسا حذف کرد. گناه او جدّی بود، توبه نکرده بود، و صورت بیرونی واضح و روشنی داشت. باعث می شد که دیگران در درون و بیرون از کلیسا در مورد مفهوم مسیحیت گمراه شوند. کلیسا چند ماه از وقت خود را صرف پیگیری و رسیدگی به این شخص کرد. ما او را دوست داشتیم. می خواستیم که از این گناه رو برگرداند و بداند که عیسی با ارزشتر از هر چیزی است که این دنیا به ما می دهد. اما کاملاً مشخص بود که او هیچ تمایلی به رو گرداندن از گناه نداشت و قاطع بود. در انتخابِ میان گناه خود و کلام خدا، گناه را انتخاب کرد. بنابراین کلیسا به طور رسمی وارد عمل شد.
کلیسا چگونه باید تأدیب و انضباط را اجرا کند؟
کلیسا چگونه باید تأدیب و انضباط کلیسایی را اجرا کند؟ عیسی طرحی اساسی در متی ۱۸ : ۱۵ – ۱۷ فراهم می کند. او به شاگردانش می گوید،
” و اگر برادرت به تو گناه کرده باشد، برو و او را میان خود و او در خلوت الزام کن. هرگاه سخن تو را گوش گرفت، برادر خود را دریافتی؛ و اگر نشنود، یک یا دو نفر دیگر با خود بردار تا از زبان دو یا سه شاهد، هر سخنی ثابت شود. و اگر سخن ایشان را ردّ کند، به کلیسا بگو. و اگر کلیسا را قبول نکند، در نزد تو مثل خارجی یا باجگیر باشد.”
توجه کنید که در اینجا خطا میان دو برادر می باشد، و نباید بیش از اندازه عکس العمل نشان داد تا اینکه مصالحه و آشتی انجام شود. عیسی مراحل کار را در چهار قدم توصیف می کند.
چهار قدم اساسی
۱.اگر مشکل گناه بین دو نفر حلّ شود، در نتیجه این مورد بسته می شود.
۲.اگر حلّ نشود، شخصی که نسبت به او خطایی شده باید دو یا سه نفر دیگر را بیاورد،” یک یا دو نفر دیگر با خود بردار تا از زبان دو یا سه شاهد، هر سخنی ثابت شود.” (متی ۱۸ : ۱۶{ واگر به سخن تو گوش ندهد یک یا دو نفر دیگر را با خود ببر تا از زبان دو یا سه شاهد این موضوع تأیید شود.}). عیسی این عبارت را از تثنیه ۱۹ گرفته، که با توجه به زمینه آن، می خواست مردم را از اتهامات کاذب محافظت کند. در حقیقت تثنیه می گوید که هر گاه نسبت به جرمی مشکوک هستید، به “تحقیقات کامل ” بپردازید. (تثنیه ۱۹: ۱۸{ ۱۸ قضات باید در مورد این قضیه به دقّت تحقیق کنند و اگر ثابت شد که شاهد دروغ میگوید، ۱۹ مجازات او، باید مجازات مرد متّهم باشد. به این ترتیب شرارت از میان شما پاک خواهد شد. }) من فکر می کنم عیسی هم به همین شکل می خواست مسیحیان به حقیقت و عدالت توجه کنند، چیزی که نیاز به سعی و کوشش دارد. دو یا سه شاهد باید این توانایی را داشته باشند تا تأیید کنند که به درستی خطای جدّی و بیرونی وجود دارد و به راستی ، شخص خطاکار توبه نکرده است. امیدواریم که حضور افراد دیگر باعث شود که شخص خطاکار متوجه خطای خود شود یا شخصی که نسبت به او خطایی انجام شده، متوجه شود که لزومی ندارد رنجیده و آزرده خاطر گردد. ممکن است این قدم و قدم قبلی بر اساس تدبیر و احتیاط افراد حاضر در جلسه، در طی چند جلسه انجام شود.
۳. اگر دخالت دو یا سه نفر راه حلّی ارائه ندهد، شخصی که آزرده شده باید موضوع را با کلیسا در میان بگذارد ( متی ۱۸ : ۱۷{ اگر حاضر نیست سخنان آنان را بشنود موضوع را به اطلاع کلیسا برسان و اگر حاضر نشود به کلیسا گوش دهد، با او مثل یک بیگانه یا باج گیر رفتار کن }). در جماعت کلیسای من، این کار از طریق مشایخ انجام می شود، چون خداوند، مشایخ را به کلیسا داده که بر همه امور کلیسا نظارت داشته باشند. (اول تیموتائوس ۵ : ۱۷{ رهبرانی را که به خوبی رهبری میکنند مخصوصا آنانی که در وعظ و تعلیم زحمت میکشند باید مستحق دریافت مزد دو برابر دانست}؛ عبرانیان ۱۳ : ۱۷ { از رهبران خود اطاعت و پیروی کنید، زیرا آنان پاسداران جانهای شما هستند و در برابر خدا مسئولند. طوری رفتار کنید که آنها از خدمات خود راضی و خشنود باشند و نه ناراحت، چون در آن صورت نفعی عاید شما نخواهد شد }؛ اول پطرس ۵ : ۲{از گلهای که خدا به شما سپرده است شبانی و مراقبت کنید و کاری که انجام میدهید از روی اجبار نباشد، بلکه چنان که خدا میخواهد آن را از روی میل و رغبت انجام دهید، نه به منظور منفعت شخصی بلکه با حسن نیت و علاقه}). مشایخ نام شخصی را که گناه بیرونی، جدّی، و توبه نکرده مرتکب شده، اعلام می کنند. آنها به طور خلاصه توضیح مفیدی در مورد گناه او تهیه می کنند، توضیحی که باعث نشود دیگران لغزش بخورند یا بی جهت اعضای خانواده این شخص را پریشان و شرمنده سازد. معمولاً آنها دو ماه به جماعت مهلت می دهند که به دنبال شخص گناهکار رفته و او را دعوت به توبه کنند.
۴.قدم نهایی تأدیب و انضباط کلیسایی، محرومیت از مشارکت یا عضویت کلیسا می باشد، که بطورخاص به معنای محرومیت از شام خداوند است:” و اگر کلیسا را قبول نکند، در نزد تو مثل خارجی یا باجگیر باشد.” (متی ۱۸ : ۱۷). با او باید مانند شخصی خارج از قومی که خدا با آنان عهد بسته ، رفتار کنیم، کسی که نباید در شام خداوند در عهد مسیح شرکت کند. ( اگر چه ممکن است شخص را تشویق کنیم به اینکه در جماعت کلیسایی شرکت داشته باشد؛ مباحثات زیر را بخوانید). جماعت ما بعد از اتمام دو ماه مهلتی که به شخص داده شده، و اگر شخص از گناه خود دست نکشد، این قدم را برمی دارد. البته که دو ماه یک عدد اختیاری است؛ این یک جدول زمانی پایه ای برای مطابقت با جلسات منظم اعضای کلیسای ما می باشد. با توجه به شرایط، از نظر کلیسا ممکن است لازم باشد که این زمان سریعتر رسیدگی شود یا به آهستگی پیش رود.
چرا به مراحل کار سرعت بدهیم یا از سرعت آن بکاهیم؟
گاهی اوقات مراحل تأدیب و انضباط باید نسبتاً آهسته پیش برود. به عنوان نمونه این زمانی است که گناهکار حداقل، تمایلی نسبت به جنگیدن با گناهش نشان می دهد. فقط ماهیت گناه نیست که باید مورد توجه قرار گیرد؛ بلکه باید به ماهیت و ذات فرد گناهکار هم توجه کرد. بی پرده بگویم، گناهکاران مختلف، نیاز به استراتژی و راهکارهای مختلف دارند. چنانکه پولس تعلیم می دهد،”سرکشان را تنبیه نمایید و کوتاه دلان را دلداری دهید و ضعفا را حمایت کنید و با جمیع مردم تحمّل کنید.” (اول تسالونیکیان ۵ : ۱۴). گاهی اوقات کاملاً مشخص نیست که فرد خاطی شخص سرکش است یا نسبت به گناهش بی تفاوت می باشد یا واقعاً ضعیف است.
به یاد دارم که با برادری کار می کردم که با نوعی اعتیاد درگیر بود، و تا مدتها اطمینان نداشتم که آیا او فقط برای لغزشهای اخلاقی خودش بهانه می آورد به خاطر اینکه سالها درگیر گناه بوده ویا واقعاً روحش کاملاً ضعیف و ناتوان شده و برای او دست کشیدن از گناه کردن دشوار شده است . پاسخ به این نوع سوالات باید بر روی چگونگی سرعت مراحل تأدیب و انضباط تاثیر گذار باشد.
گاهی اوقات لازم است که مراحل تأدیب و انضباط با سرعت انجام شود، به این معنا که یک یا دو قدم از قدمهایی که توسط عیسی در متی ۱۸ توصیف شده، حذف شود. دو مجوز کتاب مقدسی برای سرعت دادن به مراحل تأدیب و انضباط شامل (۱) جدایی و شقاق در کلیسا و (۲) رسوایی در ملأعام (به عنوان نمونه، گناهی که در جماعتی فراتر از کلیسا، مسیح را بد جلوه می دهد). در رابطه با مقوله اول، پولس می گوید،” و از کسی که از اهل بدعت باشد، بعد از یک دو نصیحت اجتناب نما.” (تیطس ۳ : ۱۰). کاملاً مشخص نیست که پولس در اینجا چه مراحلی را در ذهن خود دارد. اما کلامش پیشنهاد می کند که کلیسا باید به خاطر بدن، به سرعت و قاطعانه در رابطه با افرادی که اهل بدعت و جدایی هستند، اقدام کند.
حتی یک مرحله سریعتر در اول قرنتیان ۵ ذکر شده که در آن پولس از کلیسا می خواهد بلافاصله فردی را که در ملأعام گناهی شرم آور مرتکب شده بود، بیرون کنند، گناهی که حتی جماعت غیر مسیحیان هم آن را رد می کند. در حقیقت، پولس حتی به کلیسا نمی گوید که به این مرد هشدار دهند تا شاید توبه کند. او فقط به آنها می گوید که ” چنین شخص به شیطان سپرده شود.” (آیه ۵).
چرا مرحله مربوط به توبه را حذف کرده و به این مرد شانس دوباره ندهیم؟ به این معنا نیست که پولس علاقه ای به توبه یا شانس دوم ندارد. بلکه او به کلیسا می گوید این مرد را بیرون کنند تا ” روح {او} در روز خداوند عیسی نجات یابد.” (آیه ۵). قطعاً پولس نسبت به پذیرش دوباره این فرد در کلیسا موافق است، اگر او به درستی ثابت کند که توبه کرده است. ( به دوم قرنتیان ۲ : ۵ – ۸ نگاهی بیندازید{ ۵ که چنین شخص به شیطان سپرده شود بجهت هلاکت جسم تا روح در روز خداوند عیسی نجات یابد. ۶ فخر شما نیکو نیست. آیا آگاه نیستید که اندک خمیرمایه، تمام خمیر را مخمر میسازد؟ ۷ پس خود را از خمیرمایه کهنه پاک سازید تا فطیر تازه باشید، چنانکه بی خمیرمایه هستید زیرا که فصح ما مسیح در راه ما ذبح شده است. ۸ پس عید را نگاه داریم نه به خمیرمایه کهنه و نه به خمیرمایه بدی و شرارت، بلکه به فطیر ساده دلی و راستی .}). اما نکته این است که، همه از گناه او اطلاع داشتند و باعث محکومیت و اظهار نظر عمومی در مورد عیسی می شود. بنابراین، کلیسا باید با یک بیانیه عمومی یکسان، در برابر دنیا نسبت به او اقدام کند: ” قابل پذیرش نیست! مسیحیان چنین کاری نمی کنند!”
با گفتن این نکته، خوب است که در اول قرنتیان ۵ به این موضوع توجه کنیم، آیا هنوز آن مرد درگیر گناه است یا خیر . در این مورد هیچ تردیدی وجود نداشت. به هر حال، اگر سوالی در این رابطه وجود دارد که آیا گناه اتفاق افتاده یا خیر، حتی اگر گناه شرم آور و رسوا کننده باشد، کلیسا باید به اندازه کافی صبر کند تا تحقیقات دقیقی انجام شود، چنانکه عیسی در متی ۱۸ چنین تقاضایی می کند. به عنوان نمونه، کلیسا نمی خواهد کسی را به خاطر اختلاس ( یک گناه رسواکننده عمومی) بر پایه شایعات توبیخ و تادیب کند، حتی دادگاههای دنیایی هم به خاطرِ عدم وجود مدارک و شواهد کافی، پرونده را به سه ماه بعد موکول می کنند.
بنابراین دو موردی که باعث می شود مراحل تأدیب و انضباط سرعت یابد و کلیسا باید به آن توجه داشته باشد، چیست؟ کلیسا باید بداند که در این موارد بهتر و حکیمانه تر آنست که به سرعت عمل کند،وقتی که (۱) تهدیدی فوری به ضدّ اتحاد بدن کلیسا وجود دارد یا (۲) گناهی که می تواند در اجتماع، به نام مسیح آسیب بزرگی بزند. وقتی که یکی از این مرزها شکسته می شود، هیچ فرمول دقیقی برای آن وجود ندارد، و کلیسا زمانی می تواند به خوبی عمل کند که تعدادی از مشایخ خداشناس را به عنوان ناظر بر چنین مسائل دشواری منصوب کند.
در حضور خدا ماندن و احیا شدن
اغلب اوقات اعضای کلیسا نمی دانند که شخصی که از عضویت و شام خداوند محروم شده، آیا می تواند در مشارکتهای هفتگی کلیسایی شرکت کند، و در طول هفته، آنها باید چه رفتاری با این شخص داشته باشند.
عهد جدید در قسمتهای مختلفی به این موضوع اشاره می کند (اول قرنتیان ۵ : ۹،۱۱{ ۹ در نامهای به شما نوشتم که با اشخاص شهوت ران معاشرت نکنید } {۱۱بلکه مقصود من این بود که با کسانی که خود را مسیحی میدانند ولی مرتکب زنا، طمع، بت پرستی، ناسزاگویی، مستی و یا کلاه برداری میگردند معاشرت نکنید، حتّی با چنین اشخاصی غذا هم نخورید }؛ دوم تسالونیکیان ۳ : ۶، ۱۴- ۱۵{ ۶ ای دوستان، ما به نام عیسی مسیح خداوند به شما فرمان میدهیم که از هر برادری که تنبلی میکند و مطابق تعلیماتی که ما دادهایم رفتار نمیکند دوری جویید }-{ ۱۴ اگر کسی در آنجا باشد که از آنچه در این نامه نوشتیم اطاعت نکند مراقب او باشید و مطلقأ با او رفت و آمد نکنید تا شرمنده شود. ۱۵ او را دشمن نشمارید، بلکه مانند یک برادر به او اخطار کنید.}؛ دوم تیموتائوس ۳ : ۵{ ظاهراً خدا پرستند، ولی واقعیت آن را انکار مینمایند. از این اشخاص دوری کن }؛ تیطس ۳ : ۱۰ { اگر شخصی ستیزه جو باشد یکی دو بار به او گوشزد کن و بعد از آن، دیگر کاری با او نداشته باش}؛ دوم یوحنا ۱۰{با فیضی که خدا به من بخشیده است، همچون معماری ماهر پِی افکندم و دیگری بر آن پِی، ساختمان میسازد. امّا هر کس باید آگاه باشد که چگونه میسازد.)، و موقعیتهای مختلف نیاز به عکس العملهای متفاوت دارند. اما دستورالعملی که به مشایخ کلیسای من داده شده، به طور کلی این دو نکته را در بر می گیرد:
•به غیر از شرایطی که حضور شخص توبه نکرده، تهدیدی طبیعی برای جماعت باشد، کلیسا باید از حضور آن فرد در مشارکتهای هفتگی استقبال کند. برای این شخص هیچ جایی بهتر از نشستن در حضور خدا و گوش دادن به موعظه کلام نیست.
• در هر حال، وسایراعضای خانوادۀ شخص تأدیب شده باید به طور قطع به انجام الزامات کتاب مقدسی در رابطه با زندگی خانوادگی شان ادامه بدهند ( به عنوان نمونه، افسسیان ۶ : ۱ – ۳{ ۱-ای فرزندان، وظیفه هر مسیحی این است که از والدین خود اطاعت کند. ۲ اولین حکمی که با وعده همراه بود این است «پدر و مادر خود را محترم بدار» و وعده آن این بود: ۳ «تا کامیاب گردی و عمرت در زمین طولانی شود.» }؛ اول تیموتائوس ۵ : ۸ { اگر کسی وسایل زندگی خویشاوندان و مخصوصا خانواده خود را فراهم نکند، ایمان را انکار کرده و بدتر از کافران شده است.}؛ اول پطرس ۳ : ۱ – ۲{۱ به همین طریق شما ای زنان، مطیع شوهران خود باشید تا چنانچه بعضی از آنها به کلام خدا ایمان ندارند به وسیله رفتار شما ایمان آورند. بدون آنکه شما به آنها چیزی بگویید، ۲ زیرا آنها رفتار نیک و خدا ترسی شما را خواهند دید })، اما روش برخورد اعضای کلیسا با شخص تأدیب شده باید به شکل قابل ملاحظه ای تغییر کند. رابطه ها نباید به صورت معمولی یا دوستانه باشد، بلکه باید به طور هدفمند و سنجیده، مکالماتی مربوط به توبه باشد.
بازگرداندن به مشارکت در کلیسا زمانی اتفاق می افتد که نشانه هایی از توبه حقیقی وجود داشته باشد. اینکه توبه حقیقی به چه شکلی باشد، بستگی به ذات و ماهیت گناه دارد. گاهی اوقات توبه یک امر سیاه و سفید است، مانند مردی که زنش را ترک کرده، برای او توبه یعنی بازگشت به سوی زنش، این موضوع ساده و مشخص است. اما گاهی اوقات توبه به این معنا نیست که شخص به طور کامل بر گناه غالب شود، بلکه باید تلاش کند که با این گناه بجنگد، مانند شخصی که در چرخه اعتیاد گیر کرده است.
واضح است که سؤال مربوط به توبه حقیقی، یکی از سوالات دشوار است که نیاز به حکمت بیشتری دارد. توجه و احتیاط باید هم اندازه با رحم و شفقت باشد. گاهی اوقات شاید لازم باشد که توبه حقیقی توسط ثمره های آن دیده شود، اما نه با صرف کردن زمان زیاد ( به دوم قرنتیان ۲ : ۵ – ۸ نگاه کنید{۵ اگر کسی در میان شما باعث رنجش و اندوه شده است، نه فقط مرا رنجانیده است، بلکه تا حدی همۀ شما را نیز! (در این مورد نمیخواهم بیش از حد سخت گیری کنم) ۶ تنبیهی که اکثر شما نسبت به شخص مقصر روا داشتید برای او کافی است. ۷ پس اکنون شما باید او را ببخشید و دلداری دهید مبادا غم و اندوه زیاد، او را از پای درآورد. ۸ بنابراین من از شما خواهش میکنم که محبت خود را دوباره به او ثابت کنید، }). وقتی کلیسا تصمیم می گیرد که فرد توبه کار را به مشارکت و شام خداوند بازگرداند، نباید هیچ صحبتی در مورد دوره آزمایشی مانند شهروندی درجه دوم، وجود داشته باشد. بلکه کلیسا باید بخشش خود را در حضور همه اعلام کند ( یوحنا ۲۰ : ۲۳{ هرگاه گناهان كسی را ببخشيد، بخشيده میشود، و هرگاه نبخشيد، بخشيده نمیشود })، محبت خود را نسبت به شخص توبه کار نشان دهد( دوم قرنتیان ۲ : ۸{ بنابراین من از شما خواهش میکنم که محبت خود را دوباره به او ثابت کنید })، و جشن بگیرد ( لوقا ۱۵ : ۲۴{ چون این پسر من مرده بود، زنده شده و گمشده بود، پیدا شده است. به این ترتیب جشن و سرور شروع شد }).
چرا کلیسا باید تأدیب و انضباط را اجرا کند؟
در حالیکه کلیسا به سوی اجرای تأدیب و انضباط کلیسایی پیش می رود، اغلب اوقات با شرایط واقعی زندگی روبرو می شود که پیچیده و دشوار است و هیچ ” مورد ” دقیقی در کتاب مقدس وجود ندارد که مطالعه آن به ما کمک کند تا بتوانیم این مورد را از میان لایه های موقعیتهای گوناگون بررسی کنیم. همیشه مشخص نیست که آیا باید تأدیب و انضباط رسمی کلیسایی را به کار ببریم، یا این مراحل چه مدت باید طول بکشد، یا آیا شخص خطاکار حقیقتاً توبه کرده است و غیره.
در عین حال که جماعت و مشایخ بر روی این مسائل پیچیده کار می کنند، باید به یاد داشته باشند که فراتر از هر چیزی، از کلیسا دعوت شده که از نام و جلال مسیح محافظت نمایند. اساساً تأدیب و انضباط کلیسایی درباره آبروی مسیح می باشد، و اینکه آیا کلیسا می تواند همچنان اعتراف زبانی شخصی را که زندگیش به شکل بدی مسیح را توصیف می کند، تأیید نماید یا خیر. گناه و چگونگی آن بسیار متفاوت خواهد بود، اما همیشه باید این یک سوال در ذهن کلیساهای ما باشد: “گناهِ این شخص مجرم و عکس العمل ما نسبت به آن، چگونه می تواند عشق قدوس مسیح را منعکس نماید؟”
به هر حال، اهمیت دادن به آبروی مسیح، به خیرّیت غیر مسیحیان نیز است. وقتی کلیساها در اجرای تأدیب و انضباط کلیسایی کوتاهی می کنند، آنها کم کم به شباهت دنیا در می آیند. آنها مانند نمکی هستند که طعم خود را از دست داده، هیچ مصرفی ندارد جز آنکه بیرون افکنده شود. (متی ۵ : ۱۳{شما نمک جهان هستید ولی هر گاه نمک مزه خود را از دست بدهد چگونه میتواند آن را بار دیگر نمکین ساخت؟ دیگر مصرفی ندارد جز آنکه بیرون ریخته پایمال مردم شود}). آنها به هیچ وجه شاهدی برای دنیای گمشده در تاریکی نیستند.
همچنین، اهمیت دادن به آبروی مسیح، اهمیت دادن به دیگر اعضای کلیسا می باشد. مسیحیان باید بخواهند که شبیه عیسی شوند، و تأدیب و انضباط کلیسایی کمک می کند که تصویر مقدس عیسی، شفاف و واضح باقی بماند. هر گاه که یک عمل تأدیب و انضباط رسمی اتفاق می افتد، به اعضا یادآوری می شود که شدیداً مراقب زندگیهای خود باشند. جیمز که خادم کلیسای جماعتی می باشد اینطور جمع بندی می کند: ” مزّیتهای تأدیب و انضباط قابل مشاهده است. از دین برگشتگان را اصلاح کرده و باز می گرداند، ریاکاران را پیدا می کند، یک نوع احترام و ترس مفیدی را از طریق کلیسا رواج می دهد، انگیزه مراقبت و دعا را افزایش می دهد، بی چون و چرا حقیقت ضعف اخلاقی بشر و عواقب آن را ثابت می کند، بعلاوه، در ملأعام به ضدّ بی عدالتی شهادت می دهد.” {۲}
در نهایت، اهمیت دادن به آبروی مسیح، اهمیت دادن و توجه کردن به اشخاصی است که در گناه گیر کرده اند. در اول قرنتیان ۵، پولس می دانست که محبت آمیزترین عمل این بود که آن مرد را از جماعت بیرون کند” تا روح در روز خداوند عیسی نجات یابد.” ( اول قرنتیان ۵: ۵).
چرا کلیسا باید تأدیب و انضباط را اجرا کند؟ برای خیرّیت شخص، خیرّیت غیر مسیحیان، خیرّیت کلیسا، و جلال مسیح. {۳} در ذهن داشتن این اهداف اساسی به کلیساها و مشایخ کمک خواهد کرد که با علم بر اینکه زمانیکه حکمت ما قاصر می آید و کاستی دارد،حکمت و محبت خدا غالب خواهد آمد و یکی یکی به موارد مشکل و مشکل تر رسیدگی می شود.
جاناتان لی من
ترجمه کانون کتابمقدس